سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب
لینک دوستان

تقصیرماست غیبت طولانی شما

بغض گلو گرفته پنهانی شما

بر شوره زار معصیتم گریه می کنید

جانم فدای دیده بارانی شما

یا ابا صالح المهدی





برچسب‌ها: تقصیر ماغیبتطولانیبغضمعصیتگریهدیدهباران
[ شنبه 93/5/25 ] [ 11:0 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوبار صبح ، ظهر نه غروب شد نیامدی

مهدی جهاندار

 

دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی

 

 

 

 



برچسب‌ها: انتظارجمعهدوباره صبح ظهر ،نه غروب شد نیامدیبغضرسوب
[ یکشنبه 93/4/8 ] [ 8:43 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]




بُغض‌ در گلو
پلک‌، بسته‌ام‌
عصر جمعه‌ است‌
دل‌ شکسته‌ام‌
از وصال‌ تو
دل‌ نمی‌کنم‌
طعنه‌ها ولی‌
کرده‌ خسته‌ام‌
کوچه‌ را ز شوق‌
صُبح‌ رُفته‌ام‌
در خیال‌ خود
با تو بارها
راز گفته‌ام‌...
باز شد غروب‌
تو نیامدی‌
دل‌ گرفته‌ام‌
مانده‌ دیدة‌، اشکبار من‌
منتظر به‌ دشت‌
منتظر به‌ راه‌
جمعه‌ هم‌ گذشت‌
شهسوار من‌!
باز خسته‌ام‌
دل‌ شکسته‌ام‌
سینه‌ پر ز آه‌
هر دو دیده‌ تر
دل‌ پر از امید
تا مگر رسد
جمعه‌ای‌ دگر
یا که‌ یک‌ خبر
کاش‌ در غمت‌
می‌شُدم‌ شهید
یا نوازشی‌
از تو می‌رسید
بی‌تو از جهان‌
دل‌ گسسته‌ام‌
حرفِ این‌ و آن‌
کرده‌ خسته‌ام‌
مثل‌ سینه‌ام‌
پُر ز ناله‌اند
کوه‌ و دشت‌ و رود
میخ‌ و سنگ‌ و چوب‌
طور دیگری‌ است‌
جمعة‌ غروب‌
توی‌ شهر ما
ـ شهر کینه‌ها ـ
توی‌ آسمان‌
توی‌ سینه‌ها
دود و دود و دود
زودتر بیا
شهریار من‌
زودِ زودِ زود
شهسوار من‌!
دل‌ شکسته‌ام‌

می‌نهم‌ دگر
سر به‌ کوه‌ و دشت‌
شنبه‌ای‌ رسید
جمعه‌ای‌ گذشت

حسن‌ بیاتانی‌

 

 

 



 



برچسب‌ها: جمعهبغضوصالخستهصبحغروبرازمنتظربیا
[ دوشنبه 89/2/20 ] [ 6:36 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........

.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . .
برچسب‌ ها
شعر (51)
مهدی (38)
gif (32)
عکس (32)
جمعه (28)
ظهور (28)
gifs (25)
غزه (25)
شهید (22)
شهدا (21)
هریس (21)
دختر (20)
توبه (17)
نماز (17)
غیبت (17)
گناه (16)
بهشت (15)
قیف (15)
منجی (15)
خدا (14)
شهوت (14)
جنسی (11)
دعا (11)
عراق (11)
زن (11)
دل (10)
حدیث (10)
آقا (9)
وضو (9)
عشق (8)
پسر (8)
قلب (7)
حجت (6)
حرم (6)
جنگ (6)
بیا (5)
سکس (5)
شب (5)
صبح (5)
فرج (5)
مرد (4)
قبر (4)
غم (4)
عمر (4)
عمل (4)
علی (4)
آتش (4)
9 دی (4)
جان (4)
چشم (4)
بغض (3)
پول (3)
اشک (3)
خشم (3)
دوا (3)
ذکر (3)
سنی (3)
سفر (3)
شام (3)
ظهر (3)
عید (3)
غزل (3)
قضا (3)
قم (3)
گل (3)
گرگ (3)
ماه (3)
نفس (3)
یار (3)
کور (2)
مکه (2)
ناب (2)
ناز (2)
مصر (2)
هوس (2)
لذت (2)
لطف (2)
گدا (2)
آرشیو مطالب
امکانات وب

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 93
بازدید دیروز : 122
کل بازدید : 1661901
کل یادداشتها ها : 828