سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب
لینک دوستان


1- مرحوم آیت اللَّه صدر
الدین صدر 1در اثر خود (المهدى) تنها به ذکر پنج روایت از دو کتاب اهل سنت -یعنى
عقد الدرر و الصواعق المحرقه- اکتفا مى‏کند.

2
- آیت اللَّه صافى
گلپایگانى -حفظه اللّه- در دو قسمت از کتاب (منتخب الاثر)، از دجّال یاد مى‏کند:

 یکم: (فى خروج الدجال) که ذیل آن به نقل شش روایت از کتب
اهل سنت مى‏پردازند.

دوم: باب نهم از فصل هفتم
(فى انّه علیه السلام یقتل الدجال) که در آن یک حدیث از: إکمال الدین و یک حدیث از
اربعین مرحوم خاتون آبادى نقل مى‏کنند.

3
-  آیت اللَّه ابو طالب تجلیل در (من هو المهدى) و شیخ
محمد فقیه در (السفیانى و علامات الظهور) با وجود این که روایات علایم ظهور را از
عامّه و خاصه نقل کرده‏اند، هیچ ذکرى از (دجال) به میان نیاورده‏اند.

4
-  آیت اللَّه ابراهیم امینى در (دادگستر جهان)، با تردید
بسیار به مسئله دجّال نگاه کرده و آن را از رسوبات تفکر مسیحىمى‏داند که به
کتاب‏هاى اهل سنت راه یافته است. ایشان بسیارى از روایات دجّال را ضعیف و غیر قابل
اعتماد دانسته و در نهایت با بى‏رغبتى، اصل وجود او را قابل پذیرش مى‏شمارند؛ ولى
کیستى او، اوصاف و سیره‏اش و سایر امور مرتبط به وى را مبهم دانسته و مسکوت عنه
مى‏گذارند.

 5 -  کامل
سلیمان در (یوم الخلاص) احادیث شیعه و سنى را در باره ى دجّال ذکر کرده ولیکن پیش
از ذکر آن‏ها مى‏گوید: (مسئله
‏ى دجال، قضیه ‏اى مبهم بوده و بالفعل غیر قابل پذیرش است. زیرا اولا:
اخبار آن غیر معتبرند. ثانیا: امور جعلى در آن‏ها مشاهده مى‏شود که با بلندترین
صدا، فریاد زده و اعتراف مى‏کند که رسول خداصلى الله علیه و آله
  و ائمه طاهرین‏ علیهم السّلام  از
ابراز داشتن این خرافات و اراجیف منزّهند. ثالثا: اساسا برخى از این روایات جعلى
بوده و سندشان ساختگى است.

 (امّا برخى علایم ذکر شده در باره ى دجّال بر بعضى
پدیده‏ هاى شوم امروزى منطبق است که آدمى را متقاعد مى‏سازد که اخبار صحیح این باب
نیازمند به تأویل است؛
  [یعنى
زبان این روایات سمبلیک است]... بار دیگر تکرار مى‏کنم که تقریبا با یقین مى‏توانم
بگویم
  90%  احادیث
دجّال، جعلى است و زبان
    10%  باقى
مانده نیز رمزى است و این بدان معناست که مقصود از دجّال، افراد دیگرى از زمره ى
جبّاران و سفاکان و مفسدان و احتمالاً برخى از سران دژخیم یهود صهیونیست است؛ ولى
در مجموع اکنون نمى‏توانم احتمال صدور سخنانى از پیشوایان دین را که راویان عمق آن
را درنیافته و از این رو، تخیّلات و برداشت‏هاى پندارى خویش را بدان افزوده باشند،
نفى کنم..).

 6 -  علامه
سید محمد صدر در جلد سوم موسوعه ى ارزشمند الامام المهدى با عنوان (تاریخ الغیبة
الکبرى) بحث مفصّلى را به بررسى مسئله‏
ى دجّال اختصاص داده است. وى معتقد است اکثر قریب به
اتفاق اخبار دجّال مبتلاى به دو اشکال جدى هستند:

الف - ضعف سندى.
ب - دلالت بر ایجاد معجزات
مضلّه (که به لحاظ قوانین کلامى محال است؛ یعنى خداوند سبحان قدرت خرق عادات و اظهار
معجزه را به افراد ضالّ و مضلّ تفویض نمى‏کند).



برچسب‌ها: نظر مهدى پژوهان معاصر در باره ى دجّال
[ جمعه 89/7/9 ] [ 9:42 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]

 احادیث
حکایت حال دجّال در کتب اهل سنت حجم عظیمى را تشکیل مى‏دهد در حالى که در منابع
شیعى با روایات اندکى در این خصوص روبروییم و در مقایسه باید گفت روایات باب دجّال
در منابع عامّه ده‏ها برابر همان احادیث در جوامع روایى خاصه است. بر اساس حجم
قابل توجه روایات اهل سنت، مى‏بینیم که کتاب‏هاى مستقلّ فراوانى از سوى ایشان در
خصوص دجّال نگاشته شده است مانند:

_ نبأ الدجّال، تألیف: شمس الدین محمد ذهبى.

 _ المسیح الدجّال، تألیف: سعید ایّوب.

 _ المسیح الدجّال حقیقة لا خیال، تألیف: شیخ عبداللطیف عاشور.

 _ المسیح الدجّال بیننا، تألیف: شیخ الرشید ابراهیم ناصر.

 براى آگاهى بیشتر از حجم روایات دجّال در کتب اصلى روایى اهل سنت،
کافى است نگاهى گذرا داشته باشیم به صحیح مسلم؛ ابو الحسین مسلم بن حجاج قشیرى در
صحیح خود از حدود  28طریق!! روایات مربوط به دجّال و چهره و اوصافش، نحوه ى
قیام، منش و رفتار، عقاید و جنایات و مفاسد و پیروان و اتباع و چگونگى کشته شدن و
محل به درک واصل شدنش، را ذکر مى‏کند که در اینجا به نقل پنج طریق از آن‏ها اکتفا
مى‏کنیم:

 _ از ابوبکر بن ابى شیبه از ابى اسامه از محمد بن بشر از عبیداللّه
از نافع از عبداللَّه بن عمر.

 _ از زهیر بن حرب از عفان از عبدالوارث از شعیب بن حبحاب از انس از
رسول خداصلى الله علیه و آله .

 _ از محمد بن عباد از حاتم بن اسماعیل از موسى بن عقبة از نافع از
رسول خداصلى الله علیه و آله .

 _ از ابى الربیع از ابى کامل از حماد بن یزید از ایوب از نافع از
رسول خداصلى الله علیه و آله .

 _ از محمد بن مثنى و محمد بن بشر از محمد بن جعفر از شعبه از قتاده
از انس بن مالک از رسول خداصلى الله علیه و آله.

 سخنى قابل توجه از تفتازانى: سعد الدین تفتازانى (متوفاى 793ق) در
کتاب کلامى معروف (شرح المقاصد) - که از معتبرترین کتب کلامى اهل سنت است - در بخش
ملحقات باب امامت و تحت عنوان (خاتمه) چنین عنوان مى‏کند که: خروج مهدى 
[علیه السّلام]  و نزول عیسى بن مریم  [علیهما السّلام] از طریق اخبار
آحاد صحیح به ما رسیده، ولى اخبار خروج دجّال قریب به متواتر معنوى است

 این سخن از سعد تفتازانى که یکى از بزرگترین متکلمان اهل سنت است،
بیانگر میزان توجه و اعتقاد - حداقل بخشى از برادران - اهل سنت به قضیه ى دجّال در
برابر مسئله‏
ى مهدویت است. (سخن وى به ویژه از این
جهت حائز اهمیت است که بر اساس برخى از مبانى کلامى، مسائل اصول دین و اعتقادات به
وسیله‏
ى خبر واحد -هر چند صحیح- قابل اثبات
نیست، بر خلاف اخبار متواتر که مى‏توانند مستند عقاید کلامى واقع شوند).

 امّا در مورد انباء الدجّال در کتب شیعه، مناسب است که ابتدا مرورى
داشته باشیم بر کتب قدماى اصحاب و در مرحله‏
ى دوم نگاهى داشته باشیم به کتب علما و مهدى پژوهان معاصر.



برچسب‌ها: دجّال در منابع شیعى و سنّى
[ جمعه 89/7/9 ] [ 9:31 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]

-  توصیف دجّال به زبان نمادین

 همان گونه که پیش از این گفتیم در میان مهدى پژوهان، محققى که بیش از دیگران بر رمزى بودن زبان احادیث در قضیه‏ ى دجّال تأکید داشته و مفصّل‏تر بدان پرداخته است، علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعة الامام المهدى است که در اینجا خلاصه‏ ى سخنان ایشان را نقل مى‏کنیم.

 مفهوم دجّال، سمبل پیچیده ‏ترین و خطرناک‏ترین دشمن اسلام و خداست و این در واقع، توصیف تمدّن و جهان‏بینى ماتریالیستى غرب است؛ زیرا تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنى به خود ندیده است. در احادیث دجّال آمده است: (از زمان خلق آدم تا روز قیامت، امرى خطیرتر از دجّال وجود ندارد)، و استفاده از کلمه (أمر) خود بیانگر این حقیقت است که دجّال یک شخص معیّن نبوده، بلکه یک جریان فرهنگى - اقتصادى - سیاسى ضد توحیدى و ضد دینى است.

 در روایات باب وارد شده است: (از ترفندهاى دجّال این است که به آسمان دستور مى‏دهد که ببارد و در پى آن، آسمان خواهد بارید و به زمین امر مى‏کند برویان و به دنبال آن، زمین رستن آغاز خواهد کرد)، و این چیزى است که تمدّن غربى بر اساس پیشرفت‏هاى خیره‏کننده در عرصه ى فن‏آورى صنعتى و پیشرفت در زمینه‏هاى فیزیک فضایى و بیوشیمى و ده‏ها شاخه ى دیگر علمى و با سیطره‏ ى همه جانبه بر منابع طبیعى، بدان دست یافته است.

 

 بدیهى است که این شعبده‏ها و تردستى‏هایى که از آستین تمدن مادى غرب بیرون مى‏آید، تا چه حدّ اذهان سطحى‏نگر و ساده‏ اندیش را مسحور و مرعوب خود مى‏سازد.

 در اخبار دجّال آمده است: (از شگردها و شیوه‏ هاى اوست که اگر بر محلّه‏اى عبور کند و مورد تکذیب و روى‏گرداندن اهل آن واقع شود، کسى از آنان زنده نخواهد ماند و اگر بر محلّه‏اى بگذرد و مورد استقبال و تصدیق اهل آن قرار گیرد، آسمان را گوید که بر آنان ببار و زمین را امر کند که بر ایشان برویان تا آنجا که زان پس، دام‏هاى ایشان در نهایت فربهى و شیرآورى و... خواهند شد).

 و این، پدیده‏اى است که ما امروزه در صحنه‏ ى بین الملل و روابط به اصطلاح شمال - جنوب به خوبى شاهد آن هستیم؛ هر جامعه‏ اى که خود را در آغوش غرب استکبارى انداخته و حلقه ى سرسپرده ‏گى آنان را در گوش کند، از نظر اقتصادى و رفاهى مورد توجه غرب قرار مى‏گیرد و هر کشورى که بخواهد در مقابل ارزش‏هاى غربى (مانند: قرائت غربى حقوق بشر) یا سیاست‏هاى غربى بایستد، بایکوت و تحریم همه جانبه مى‏شود.

 در باره‏ ى دجّال در جوامع روایى مى‏خوانیم: (دجّال با رساترین فریاد خود که همه‏ ى عالمیان بشنوند بانگ مى‏زند: به سویم بشتابید اى هواداران من! منم آن کس که (خَلَق فَسوّى) و منم آن که (قدّر فهدى) آرى! (أنا ربکم الأعلى). همه ى این اوصاف در مورد تمدن غربى صادق است. غرب مادّى و متافیزیک ستیز از طریق امپراطورى اهریمنى و جهانى رسانه‏ ها و شبکه‏ هاى عظیم صوتى - تصویرى - مطبوعاتى با ترویج اخلاق، حقوق، ارزش‏ها و هنر مادّى، ولایت خود بر شئون انسان را فریاد مى‏کند و با حرکت خزنده‏ ى فراگیر خویش، آدمى را در چنبره و قبضه ى خویش گرفته و از عالم علوى جدا ساخته است.

 وسایل ارتباط جمعى، بلندگوى تبلیغ ارزش‏ها و هنجارهاى مادّى‏اند و قوانین دست ساز بشر غربى با هزار نوع تدلیس و آرایش و چاشنى به هاضمه ى فکر جامعه جهانى خورانده مى‏شود و به این شکل، تمدن مادى و فرهنگ دین‏ستیز غربى، ولایت و سرپرستى خود را بر معاش و معاد انسان و سعادت و رستگارى وى اعلام مى‏دارد و ولایت هر منبع غیبى و متافیزیکى را نفى مى‏کند که در واقع این جز کوس خدایى‏زدن و ادعاى ربوبیت کردن، نیست.

 از احوال غریب دجّال است که به همراه او آب و آتشى دیده مى‏شود که آن آب در حقیقت آتش و آن آتش در واقع آب است، بنا بر این هر کس این دو را مشاهده کرد، باید در آن آتش در آید که همانا آبى است بس زلال.

 چه کسى است که نداند آب گواراى لذت‏هاى دنیوى و مشتهیات حیوانى و تکاثر ثروت و رفاه مادى که غرب ماده باور و ماده ‏پرست به کام انسان عطشناک مى‏ریزد، چیزى جز آتش سعادت سوز و شرافت سوز نیست، و نیز کیست که نداند آنچه که غربِ از آسمان بریده و زمین‏گیر شده! زشت و ضد ارزش معرفى کند، در حقیقت جز آب حیات رستگارى نیست.

 دجّال در تراث روایى ما، یک چشم معرفى شده است و گفته شده که چشم دیگر او کور است و قطعا این وصف، زیبنده ى تفکر و تمدن ماده‏زده ى غربى مى‏باشد؛ چه آن که غرب از دو بخش عالم و هستى آدمى یعنى ماده و معنا و به عبارت دیگر جسم و روح، تنها ماده و مادیات و جسم و جسمانیات را مى‏بیند و اساسا توانایى مشاهده‏ ى معنا و معنویت و روح و روحانیت را ندارد و این یعنى او از یک چشم محروم است و یکى از دو سمت و سوى جغرافیاى هستى را ندیده و هرگز درک نکرده است.

 سرانجام در احادیث مى‏خوانیم که (هیچ جایى از زمین باقى نمى‏ماند مگر آن که دجّال در آن گام مى‏نهد و حضور خود را اعلام مى‏کند به جز مکه و مدینه؛ زیرا فرشته‏اى با شمشیرى بر فراز این دو ناحیه ‏ى مقدسه ایستاده و از ورود دجّال به آن‏ها جلوگیرى مى‏کند).

 از زمانى که استعمار قدیم در لباس استعمار نوین، تجدید حیات کرد و با استعمار فکرى -فرهنگى و استکبارى اقتصادى، اختاپوس‏ وار با بازوهاى پلید خود به اطراف و اکناف چنگ ‏اندازى کرده، هیچ قسمتى از کره‏ ى خاکى از لوث وجود او بر کنار نمانده و همه کشورهاى جهان سایه ى شوم او را بر سر خود حس کرده‏اند. همه ى فرهنگ‏ها مقهور ارزش‏ها و هنجارهاى غربى قرار گرفته است مگر ایدئولوژى مترقى و حیات‏بخش اسلام ناب که در حدیث فوق با زبان سمبلیک، حرم الهى مکه و حرم نبوى مدینه - سراى توحید و نبوت- نماد آن قلمداد شده است و این به آن معناست که تفکر اِلحادى، نوین غرب هرگز اسلام اصیل را مقهور نخواهد ساخت که (الاسلام یعلو و لا یُعلى علیه).

 

 


[ جمعه 88/12/14 ] [ 9:15 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
........

.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . .
برچسب‌ ها
شعر (51)
مهدی (38)
gif (32)
عکس (32)
جمعه (28)
ظهور (28)
gifs (25)
غزه (25)
شهید (22)
شهدا (21)
هریس (21)
دختر (20)
توبه (17)
نماز (17)
غیبت (17)
گناه (16)
بهشت (15)
قیف (15)
منجی (15)
خدا (14)
شهوت (14)
جنسی (11)
دعا (11)
عراق (11)
زن (11)
دل (10)
حدیث (10)
آقا (9)
وضو (9)
عشق (8)
پسر (8)
قلب (7)
حجت (6)
حرم (6)
جنگ (6)
بیا (5)
سکس (5)
شب (5)
صبح (5)
فرج (5)
مرد (4)
قبر (4)
غم (4)
عمر (4)
عمل (4)
علی (4)
آتش (4)
9 دی (4)
جان (4)
چشم (4)
بغض (3)
پول (3)
اشک (3)
خشم (3)
دوا (3)
ذکر (3)
سنی (3)
سفر (3)
شام (3)
ظهر (3)
عید (3)
غزل (3)
قضا (3)
قم (3)
گل (3)
گرگ (3)
ماه (3)
نفس (3)
یار (3)
کور (2)
مکه (2)
ناب (2)
ناز (2)
مصر (2)
هوس (2)
لذت (2)
لطف (2)
گدا (2)
آرشیو مطالب
امکانات وب

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 116
بازدید دیروز : 170
کل بازدید : 1659214
کل یادداشتها ها : 828