سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب
لینک دوستان
این نوع شیطان‌گرایی کثیف‌ترین فرقه انحرافی به حساب می‌آید . در موسیقی متالیکا نیز سبکی به نام گوتیک وجود دارد . کثیف‌ترین اعمال مانند خوردن نوزادان ، ‌تجاوزات جنسی و ... به این گروه نسبت داده می‌شود. (گرچه گفتنی است برای تمام گروه‌های شیطانی این اعمال از واجبات ! به حساب می‌آید.) میل و درخواست به‌ " برگشت تاریکی " در این شاخه بارز است . همانند اعضای گروه " آکنکار " که با لباس‌های تیره به غارها و تاریکی‌ها برای فریاد کشیدن پناه می‌برند ! 

شیطان پرستی



برچسب‌ها: شیطان پرستیگوتیکانحرافیخوردن نوزادانتجاوزجنسیتاریکیآکنکار
[ دوشنبه 93/6/10 ] [ 12:0 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

نمادهای شیطان پرستی

 در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .
در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، ‌گردنبند ، تصاویر بر روی دست‌بندها ، پیراهن ، شلوار ، کفش ،‌ ادکلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می‌گیرد :







ا گر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان‌گرایی به همراه دایره حذف کنیم ، آن وقت یک ستاره پنج‌ضلعی بر جای می‌ماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی می‌ماند .






این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینکه انواع آن گاه پنج‌ضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شکل در میان نمادهای شیطان‌پرستان به چشم می‌خورد .




 برخی از شیطان‌گرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان‌گرایی را در نقشه ذیل توصیف می‌نمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا)

درمیان پنتاگرا‌های قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، ‌به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌دانند این آرم را انتخاب کرده‌اند.








666 : یک سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود و براساس مکاشافات 13:18 « ... پس هر کس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است . »  از سال‌ها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ کشور مشاهده می‌شد .
 



صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حکایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین  است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند .











نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ‌های دینی همچون کتیبه‌های بر جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

 لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به کار رفت ،‌ لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی کردند .





چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار می‌رود . اما شیطان‌پرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « ‌چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » .
 این علامت در پیشگویی ،‌ جادوگری ، نفرین‌گری و کنترل‌های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می‌گیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریکایی به کار رفته است .







این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء‌می‌شود و سمبل شهوت‌رانی و باروری است .
 این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می‌شود . امروزه نماد « فمنیسم » در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبل‌های شیطانی است .



پرچم رژیم صهیونیستی
: قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت‌های آشکار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطان‌گرایان نیز پرهیز ندارد .




ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک انتخاب کرده‌اند .
 
همچنین گفتنی است که فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمودند.




 
 
 
 
سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، ‌بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ، ‌بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راه‌های شیطان‌پرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته می‌شود که مسیح مانند بره‌‌ای برای گناهان بشر کشته شد . همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،‌این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .






 
 
 
 
هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که « هر چه تخریب کننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروه‌های هوی‌متال است .





چشم شیطان (Aye of satan) :  این نماد نیز به معنای چشم « شیطان و نظارت و اقتدار » است و کمتر شناخته شده است . 


برچسب‌ها: نمادهاشیطان پرستیصهسونیسمشیطانیسمپنتاگرام666صلیب وارونهصلیب شکستهچشمشهوت رانیباروریبزچشم شیطان
[ چهارشنبه 88/7/15 ] [ 8:51 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
شیطان‌پرستی گوتیک (7)

این نوع شیطان‌گرایی کثیف‌ترین فرقه انحرافی به حساب می‌آید . در
موسیقی متالیکا نیز سبکی به نام گوتیک وجود دارد .
کثیف‌ترین اعمال مانند
خوردن نوزادان ، ‌تجاوزات جنسی و ... به این گروه نسبت داده می‌شود. (گرچه
گفتنی است برای تمام گروه‌های شیطانی این اعمال از واجبات ! به حساب می‌آید.)
میل و درخواست به‌ " برگشت تاریکی " در این شاخه بارز است . همانند اعضای

گروه " آکنکار " که با لباس‌های تیره به غارها و تاریکی‌ها برای فریاد
کشیدن پناه می‌برند !

بسترهای
شیطان‌پرستی در غرب


1. فلسفه یونانی
یکی از مواردی که
اغلب ، کارشناسان فرق و مذاهب در خصوصی تحلیل شیطان‌گرایی از آن بهره‌برداری
می‌نمایند ، دیدگاه ادیان نسبت به مساله " شیطان " و معرفت خاصی دینی نسبت

به این شر مطلق است .
در همین رابطه نیز ادعای لاوی در استناد به
ذهنیات موهن خود مبنی بر تغییر واژه یونانی (Devil) یا شیطان به devil و
انتساب آن به زبان سانسکریت که آن‌گاه معنای الهه می‌یابد قابل توجه است . در
واقع نظریه‌پردازان طریقت گمراهی مذکور دست به مغالطه‌ای می‌زنند و سپس در
بستر آن به تبیین نظریاتشان می‌پردازند .
بخش دوم ارتباط شیطانیسم یا
فلسفه یونانی نیز در نگاه به اسطوره‌‌ها ، ‌افسانه‌ها و خدایان یونان باستان
است . همانطور که در بخش قبلی نیز اشاره شد از یکسو میل به پرستش که امر فطری
و طبیعی است و از سوی دیگر بنای فکری گروه قابل توجهی از ایشان منجر به آن
می‌شود تا از " ‌درد بی‌خدایی به خدایان دروغین " پناه ببرند .

.
پروتستانیزم

کلیسای کاتولیک و نهاد مستهلک آن طی 10 قرن فجایع اخلاقی
، ‌عقیدتی ، سیاسی ، ‌اجتماعی و اقتصادی را علیه غرب به راه انداخت . پس از
اقدام مارتین لورتر و کالوین در اعلام
" ‌خریداری شدن جهنم " (8) جامعه
مسیحیان به صورت افسار گسیخته و با جهتی کاملا غیر‌‌دینی رویکردهایی را نسبت
به مولفه‌های فوق اتخاذ کردند .
باید توجه داشت که عده‌ای از
شیطان‌گرایان نیز قصد دارند که با ارجاع مستقیم تاریخ تشکیل‌شان به سال 1565
در حقیقت دست به نوعی تاریخ‌سازی بزنند که فاقد عنصر استناد است.
اما
ضروری است یادآور شویم که ریشه‌ای اولیه این حرکت انحرافی به دوران رنسانس یا
همان تاریخ ادعایی می‌رسد اما در آن دوره گزارش تاریخی مستندی از شیطان‌گرایی
وجود ندارد ، بلکه برخی افراد با ادعایی از دل سپردن به شیطان‌سعی در
راه‌اندازی یک حرکت انتقادی علیه کلیسا را داشتند و بس .
اما اصول
شیطان‌پرستی پروتستانی که به دروغ به آنتوان لاوی منصوب می‌شود شامل

موارد ذیل است :
" 1. شیطان می‌گوید دست و دلبازی کردن به جای خساست
.
2. شیطان می‌گوید زندگی حیاتی به جای نقشه خیالی و موهومی روحانی

3. شیطان می‌گوید دانش معصوم به جای فریب دادن ریاکارانه خود .
4.
شیطان می‌گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند به جای عشق ورزیدن به
نمک‌نشناسان .
5. شیطان می‌گوید انتقام و خون‌خواهی کردن به جای
برگرداندن صورت [ اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌گوید هرگاه برادری به تو سیلی
زد ،‌آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند]
6. شیطان
می‌گوید مسئولیت‌پذیری در مقابل مسئولیت‌‌پذیران به جای نگران بودن خون
آشام‌های غیر مادی
7. شیطان می‌گوید انسان مانند دیگر حیوانات است ، گاهی
بهتر ولی عذاب بدتر از آنهایی که روی چهار پا راه می‌روند ،‌به دلیل آنکه
انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت‌های روشنفکرانه ، او را پست‌ترین حیوانات
ساخته است .
8. شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می‌شوند ارائه
می‌دهد چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی ،روانی یا احساسی منجر
می‌شوند .
9. شیطان بهترین دوست کلیساست چراکه در میان تمام این سال‌ها
وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است . "
قوانین فوق و 11 بندی که در
ادامه می‌آید تنها متنی است که در سال 1490 و در کتاب
" ‌پتک جادوگران "
‌در باب شیطان‌پرستی نوشته شده و صرفا ترجمه‌اش آن هم به دروغ به شیطان‌پرستی
لاوییان و یا معاصر نسبت داده می‌شود که نگاه به 11 اصل بعدی علی‌رغم آنکه
آشکارا نکات انحرافی نیز دارد ،‌ نشان می‌دهد که این نوع شیطان‌پرستی یک حرکت
انتقادی صرف بوده و نمی‌توان میان آن و جریان معاصر رابطه‌ای برقرار کرد :

" 1. هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
2. هرگز
مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.

3. وقتی مهمان کسی هستی ، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز
آنجا نرو.
4. اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی
رفتار کن.
5. هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او
پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
6. هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار،
مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.

7. اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته‌هایت استفاده
کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته‌هایت قدرت جادو
را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
8. هرگز از چیزی
که نمی‌خواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
9. کودکان را آزار نده.
10.
حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌ای یا برای
شکارشان می روی.
11. وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار
نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر
ادامه داد، نابودش کن . "
لازم به ذکر است دلیل پرداختن جدی‌‌تر به این
بخش استناداتی است که شیطان‌پرستان برای دوره‌های تاریخی از آنها بهره
می‌برند .

 معرفت‌شناسی یهودی از شیطان
اگرچه در بخش
بعدی به تفضیل در باب رابطه " صهیونیسم و شیطانیسم " سخن به میان خواهیم آورد
، لکن ضروری است صرفا اشاره شود حرکت اعتراضی رنسانس و جنبش‌‌ها و گرایش‌های
بعدی آن عمیقا تحت تاثیر آموزه‌های یهودیان بوده است .
همچنین نفوذ آثار
یهودیان ،‌بر روی برخی از رهبران رنسانس در گذشته و نظریه‌پردازان فعلی قابل
ملاحظه می‌باشد . (9)
4. افول معنویت
آنگاه که چراغ عالم افروز
معنویت رو به افول نماید ، بدیهی است که انواع و اقسام منحرف‌ترین سراب‌هایی
رخ نموده و انسان معاصر را به دام بلا می کشاند .
در این محور باید تاکید
شود که تعویض جای معنویت و نقش خداوند با آموزه‌های مستعمل و فرسوده امروزی
یکی از علل اصلی شکل‌گیری این گروه‌ها بوده‌است .
باید اشاره کرد که
موسسان شیطان‌گرایی علی‌الخصوص لاوی به صورت جدی تحت تاثیر فلاسفه پوچ‌گرا و
بدون معنویتی همچون " نیچه " بوده‌اند .
5. رمانس‌گرایی (10)

رمانس‌‌گرایی در جهان غرب عمدتا با اسطوره‌گرایی در جهان اسلام و یا
آئین‌ شرق ارتباط کپی‌گرایانه دارند .
بدین معنا که غربیان به دلیل احساس
نیاز به وجود قهرمان شخصیت‌‌های تخیلی و دروغین با قدرت‌های نیک و بد آفریدند
تا خلاء ناشی از عدم حضور اسطوره‌ها را در فرهنگ جبران نمایند. (11)
از
این منظر میل به قهرمان یک رمانس شدن همیشه در روح و روان و اندیشه انسان
غربی وجود دارد آنقدر که حاضر است برای آن حتی به " شیطان " هم بدل شود


برچسب‌ها: شیطان پرستی
[ چهارشنبه 88/7/15 ] [ 8:49 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
صهیونیسم و شیطانیسم

در این فصل به رابطه میان صهیونیسم و
یهودیت و ارتباط آن با شکل‌گیری و دوام شیطانیسم می‌پردازیم .
لازم به ذکر است که متون دینی یهود و عمده‌ترین عامل ایجاد این نحله فاسد
فلسفی و فرهنگی (بخوانید ضدفرهنگی) بوده است .
1. متون
از منظر یهودی و نقش آنها در شکل‌گیری شیطان‌پرستی چند نکته ذیل قابل توجه
است .
1ـ1 براساس آموزه‌های یهودی و عبرانی شیطان نه یک موجود بد ، بلکه یک
فرشته خادم برای آزمایش انسان‌ها است . (12)
2ـ1 در مکاشفات نیز به عدد 666 عدد مقدس شیطان‌پرستان اشاراتی شده و آن
عدد وحش توصیف شده است که باید شمرده شود .
3ـ1 خواه‌ناخواه متون یهودی منبع برداشت برای مسیحیان نیز قلمداد می‌شوند
و نگاه خاصی یهودیت به شیطان‌ تاثیرات فراوانی را بر مسیحیت داشته است .
2. تصوف یهودی (کابالا)
کابالا یا قبالا یا همان تصوف یهودی آئینی است که به نوع خاصی از ریاضت
های شیطانی یهودیت دلالت دارد .
برابر نظریات کارشناسان ملل و نحل این فرقه تحت تاثیر عرفان و تصوف اسلامی
در اثر هم‌نشینی مسلمانان آندلس با برخی از یهودیان تشکیل شده است .
کابالا بخش رمز‌آلود و بسیار سری دین یهودی طی 500 سال اخیر محسوب شده و
عمده تحولات جهان توسط کابالیست‌ها دنبال می‌شود .
کریستف کلمب و همکارانش همگی کابالیست بودند و از فنون جادوگری کابلایی و
منجمان آن در راه پیدا کردن قاره آمریکا بهره‌برداری نمودند . کابالا
عمیقا بر برخی باورهای خرافی همچون جادوگری استوار است و رسماً برای آن
تقدس قائل است و این عمده‌ترین نقطه اشتراک شیطان‌پرستی در گذشته و حال با
شیطان‌پرستی است .
هم‌اکنون اصطلاح کابالا وصف‌کننده تمرین آئین و دانش محرمانه یهود است .
مهم‌ترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی آئین
کابالا درآمدند ، شامل مجموعه کتب عبری " بهیر " (به معنای کتاب روشنایی)
و " هیچالوت " (به معنای کاخ‌ها) می‌شوند که به قرن اول میلادی
بازمی‌گردند . نهایتاً در قرن سیزدهم میلادی کتاب " زوهار " نوشت شد که
تفکر و شکل کنونی " آئین کابالا " را تشکیل داد .
دکتر " عبدا... شهبازی " نویسنده مجموعه کتاب‌های زرسالاران یهودی و پارسی
و متخصص تاریخ ، در پایگاه خود درباره فرقه کابالا مقاله جامعی دارد و
دیدگاه‌های وی با آنچه در دانشنامه ویکی پدیا آمده‌است ، متفاوت است .
شهبازی در قسمت نخست مقاله خود درباره تعریف کابالا می‌نویسد :
" کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می‌شود و تلفظ اروپایی " کباله
" عبری است به معنی " قدیمی " و " کهن " . "
این واژه به شکل " قباله " برای ما آشناست . پیروان آئین کابالا یا
کابالیست‌ها این مکتب را " دانش سری و پنهان " خاخام‌های یهودی می‌خوانند
و برای آن پیشینه‌ای کهن قائل‌اند . برای نمونه ، مادام بلاواتسکی رهبر
فرقه تئوسوفی ، مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که
از سوی خداوند به پیامبران ، آدم و نوح و ابراهیم و موسی نازل شد و حاوی
دانش پنهان قوم بنی‌اسرائیل بود . به ادعای بلاواتسکی ، نه تنها پیامبران
بلکه تمامی شخصیت‌های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ چون افلاطون و
ارسطو و اسکندر و غیره ، دانش خود را از این کتاب گرفته‌اند . مادام
بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی ، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون را از
پیروان آئین کابالا می‌داند .
شهبازی در رد این ادعا می‌گوید :
"این ادعا نه تنها پذیرفتنی است بلکه برای تصوف یهودی، به عنوان" ‌یک مکتب
مستقل فکری" پیشینه جدی نمی‌تواند یافت."
شهبازی دیرینه مکتب کابالا را به اوایل سده سیزدهم میلادی محدود کرده و
ماقبل آن را گرته‌برداری یهودیان از مکتب فیلو اسکندرانی در فرهنگ هلنی و
فلسفه یونانی و کپی‌برداری از آموزه‌های عرفانی مکتب اسلام می‌داند .
وی در قسمت دوم مقاله خود می‌نویسد :
" سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم میلادی و به اسحاق کور (1160 ـ
1235 م) می‌رسد . او در بندر ناربون (جنوب فرانسه) می‌زیست و برخی نظرات
عرفانی بیان می‌داشت."
وی در جایی از قسمت اول مقاله خود درباره گذشته تصوف یهود ، پیش از ظهور
کابالا، می‌نویسد :
" مشارکت یهودیان در نحله‌های فکری رازآمیز و عرفانی به فیلواسکندرانی در
اوایل سده اول میلادی می‌رسد. "
سپس می‌افزاید :
" در دوران اسلامی نیز چنین است . نحله‌های فکری گسترده عرفانی رازآمیز که
در فضای فرهنگ اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تاثیر گذارد و برخی متفکرین
یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهم‌ترین آنان ابویوسف یعقوب
اسحاق القرقسانی (سده چهارم هجری / دهم میلادی) است."
شهبازی درباره نمونه تاثیرات فرهنگ اسلامی بر تصوف یهود می‌نویسد:
" بسیاری از مفاهیم آن [کابالا] شکل عبری مفاهیم رایج رد فلسفه و عرفان
اسلامی است . در واقع اندیشه‌پردازان مکتب کابالا ، به دلیل زندگی در فضای
فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی ، به اقتباس از متون مفصل عرفان
اسلامی دست زدند و با تاویل‌های خود به آن روح و صبغه یهودی دادند . این
کاری است که یهودیان در شاخه‌های متنوع علوم و دانش انجام دادند . برای
نمونه باید به مفاهیم " هوخمه " (حکمت) ، " کدش " (قدس) ، " نفش " (نفس) ،
" نفش مدبرت " (نفس مدبره) ، " نفش سیخلت " (نفس عاقله) ، " نفش حی " (نفس
حیات‌بخش) ، " روح " و ... در کابالا اشاره کرد .
مکتب کابالا نیز به دو بخش " حکمت نظری " و " حکمت علمی " تقسیم می‌شود .
در تصوف کابالا بحث‌های مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه
عرفان اسلامی است به ویژه در تاریک فراوان آن بر مفهوم " نور " و مراحل
تجلی آن . "
این استاد تاریخ در انتهای بحث خود می‌افزاید :
"آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائز اهمیت است، "شیطان‌شناسی" و "پیام
مسیحایی" این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک
ایدئولوژی سیاسی معنادار می‌کند."
* مناسک جنسی در فرقه کابالا
مسئله دیگری که در فرقه کابالا حائز اهمیت است مناسک جنسی این فرقه است که
از نیمه سده هجدهم و براساس آموزه‌های فری به نام یعقوب بن یهودا لیب ، که
با نام یاکوب فرانک (1719 ـ 1726) شهرت دارد ، ظهور کرد .
یاکوب فرانک شاخه " فرانکسیت " فرقه کابالا را بر بنیاد میراث شاخه‌های
متعلق به " شابتای زوی " و " ناتان غزه‌ای " بنا نهاد . وی که به یک
خانواده بنا نهاد . وی که به یک خانواده ثروتمند تاجر و پیمانکار یهودی
ساکن اوکراین تعلق داشت و همسرش نیز از یک خانواده ثروتمند تاجر بود ، در
جوانب به طریقت کابالا جذب شد ، کتاب " ظُهَر " (Zohare) (کتابی که
موسی‌بن شم تاولئونی در سال‌های 1280 ـ 1286 میلادی نوشت و با تدوین این
کتاب ، تصوف راز‌امیز کابالا به صورت یک نظام فکری و عملی سازمان‌سافته و
منسجم درآمد و شکل نهایی یافت) را خواند و به عضویت شاخه شابتای‌زوی درآمد
. در دسامبر 1755 فرانک از سوی سران فرقه دونمه برای تصدی ریاست این فرقه
در لهستان به همراه دو خاخام راهی زادگاه خود شد . فرانک در راس فرقه
شابتای در پودولیا قرار گرفت ولی کمی بعد ، در ژانویه 1756 کارش به رسوایی
کشید .
زمانی که فرانک و پیروانش در یک خانه در بسته مشغول اجرای مناسک جنسی
مرسوم در فرقه شابتای بودند ، به علت باز شدن تصادفی پنجره‌ها ، مردم مطلع
شدند و ... .
یکی از مواردی که توانسته از کابالا به شیطان‌پرستی راه یابد نماد "
‌پنتاگرام " یا ستاره پنج پر است که در بخش بعدی اشاره بدان خواهد شد .
این نماد به مثابه ابزاری برای جادوگران کابالیست مورد استفاده قرار
می‌گرفته .
همچنین شنیدنی است که بخش عمده‌ای از بازیگران و خوانندگان فحشا محور جهان
همچون " مدونا " کابالیست می‌باشند .
" مدونا " سال 2005 رسما عضویتش را در گروه های کابالا اعلام کرد و نام
یهودی " ‌استر " را بر خود نهاد.
نقطه دیگر اشتراک کابالا با شیطان‌پرستی دیدگاه جنسی این دوست که در هر دو
نحله فاسد لذت جنسی در اولویت قرار دارد .
بنیان‌گذاران کابالا همان افرادی هستند که سپس نهضتی !!! را با عنوان "
پرستش زنان " تشکیل دادند که می‌توان به صراحت آن را یک جریان شهوت‌محور
خطاب کرد .
این گروه جریانی را در ادامه بنا نهاد تا رابطه جنسی نه به مثابه یک عمل
برای تداوم نسل بلکه در راستای هدف انسان در زندگی به آن نگاه شود .
برخی از کارشناسان بر این باورند که کابالیست‌ها ذائقه جنسی مردان و زنان
را در سراسر عالم مورد دست‌خوش تغییر و تحول به سمت توحش قرار داده‌اند ،
مانند تغییر جنسیت " مایکل جکسون " و ... .
اگرچه ذکر سایر توضیحات مناسب این نوشتار ارزیابی نمی شود لکن یادآوری این
نکته ضروری است که یهودیان و صهیونیست‌ها به شدت از سخن راندن در باب
کابالا پرهیز دارند و امروز تنها یک کتاب فارسی در این خصوص قابل دسترسی
بوده و در صفحات مقالات اینترنتی نیز تا دو سال قبل به جز " ‌کابالا شدن
مدونا " خبری در دسترس عموم قرار نداشت .



برچسب‌ها: ترفندهای کامپیوترترفندهای رجیستریبسیجشهرستان هریسولایتاس ام اسامام زمانسیاسیشهدامذهبی
[ چهارشنبه 88/7/15 ] [ 8:47 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........

.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . .
برچسب‌ ها
شعر (51)
مهدی (38)
gif (32)
عکس (32)
جمعه (28)
ظهور (28)
gifs (25)
غزه (25)
شهید (22)
شهدا (21)
هریس (21)
دختر (20)
توبه (17)
نماز (17)
غیبت (17)
گناه (16)
بهشت (15)
قیف (15)
منجی (15)
خدا (14)
شهوت (14)
جنسی (11)
دعا (11)
عراق (11)
زن (11)
دل (10)
حدیث (10)
آقا (9)
وضو (9)
عشق (8)
پسر (8)
قلب (7)
حجت (6)
حرم (6)
جنگ (6)
بیا (5)
سکس (5)
شب (5)
صبح (5)
فرج (5)
مرد (4)
قبر (4)
غم (4)
عمر (4)
عمل (4)
علی (4)
آتش (4)
9 دی (4)
جان (4)
چشم (4)
بغض (3)
پول (3)
اشک (3)
خشم (3)
دوا (3)
ذکر (3)
سنی (3)
سفر (3)
شام (3)
ظهر (3)
عید (3)
غزل (3)
قضا (3)
قم (3)
گل (3)
گرگ (3)
ماه (3)
نفس (3)
یار (3)
کور (2)
مکه (2)
ناب (2)
ناز (2)
مصر (2)
هوس (2)
لذت (2)
لطف (2)
گدا (2)
آرشیو مطالب
امکانات وب

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 91
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 1658699
کل یادداشتها ها : 828