سحر و جاد
حیات واقعی انسانها در گرو فرهنگ و منش صحیح قرار دارد؛ و این مهم هرچه بیشتر از جهالت، خرافه، گرایش به توهّمات و منشهای نادرست و غیرمنطقی به دور باشد کمتر دچار لغزش میگردد.
گرچه امروزه به خاطر نگاههای منطقی به زندگی و برخوردهای اصولی با مشکلات و کاستیهای زندگی برای انحرافاتی چون سحر و جادو جایگاهی وجود ندارد ولی متأسفانه کم نیستند افراد سادهلوحی که تحت تأثیر سخنان بیاساس شیّادان قرار گرفته و برای حل مشکلات خود به سحر و جادو روی آورده و با دل بستن به پیشبینیها و ادعاهای واهی و پوچ رمالها فریب آنان را خورده و موجب تنشهایی میگردند.
با این رویکرد میتوان از سحر به عنوان یکی از تهدیدهای اعتقادی یاد کرد و برای برطرف کردن آثار سوء آن و جلوگیری از سوءاستفاده افراد سودجو و بیخرد چارهای اندیشید.
معمولاً افرادی گرفتار این لغزشها و انحرافات میشوند که قدرت تجزیه و تحلیل وقایع زندگی را ندارند، و با توهّمات و تخیّلات شیطانی برای حل و فصل مشکلات زندگی به دنبال چنین انحرافاتی حرکت میکنند.
مثلاً زنی که در زندگی زناشویی خود به خاطر نواقص و ایرادهای اخلاقی و رفتاری مورد بیمهری شوهر قرار میگیرد راه حل را در پناه بردن به سحر و جادو دانسته و خیال میکند با انجام چنین اموری میتواند معضل زندگی را حل کند. و زندگی خود را از سردی نجات دهد در حالی که با یک نگاه واقعبینانه میتوان گفت کانون زندگی چنین فردی نیاز به تغییر رفتاری و اصلاح عیوب و پایبندی به ادب و احترام متقابل دارد و برای ایجاد عشق و گرم کردن محیط خانه نیازی برای پرداختن به راههای انحرافی و غیر مشروع نیست چه بسا افرادی که با قرار گرفتن در دام توهمات و گرفتار شدن در بند خیالات خرافی زندگی خود را از دست داده و با بدبینی به افراد و پندارهای غلط دربارهی اطرافیان خود آسایش و آرامش زندگی را به هم ریخته و زندگی خود را تباه کردهاند.
زیرا راهی که علت اصلی گرایش به آن جهالت است و اساس بنیان آن نیز برگرفته از موهومات و خرافات جاهلانه نتیجهای جز تباهی نخواهد داشت و این طبیعیترین و منطقیترین نتیجهای است که از یک راه نادرست میتوان گرفت.
واقعیت سحر چیست؟
علمای اسلامی در تعریف سحر دو قید «ضرر زدن» و «اغفال مردم» را مدنظر داشتهاند چنانکه از مرحوم طبرسی (رحمهالله) نقل شده که سحر و کهانت و حقهبازی مثل هم هستند.
صاحب کتاب تفسیرالعین میگوید: جادو عملی است که انسان را به شیاطین نزدیک میکند و شامل چشمبندی است.
علامهی مجلسی (رحمه الله) میفرماید: سحر عملی پنهانی است؛ چون عامل مؤثر در آن معلوم نیست و عملکردش به این صورت است که اشیاء و افراد را در جلوی چشم دیگران تغییر میدهد ولی حقیقت آن را نمیتواند تغییر دهد و موجب حبّ و بغض و مرض و امثال آن میشود. و همچنین بیضاوی در تفسیر خود مینویسد: مرا از سحر آن چیزی است که انسان با کمک شیاطین عملی خارقالعاده انجام دهد و تنها کسی میتواند این کار را بکند که مثل شیاطین خبیث باشد.
در این که آثار بیرونی دارد یا پدیدهای خرافی و تخیّلی است؛ بین علمای اسلام، بهخصوص علمای شیعه و سنّی اختلافنظر وجود دارد. بیشتر علمای شیعه سحر را صرف خرافات میدانند اما از بین علمای اهل سنت بعضی نظر به این دارند که سحر واقعی است و میتواند واقعیتی را در عالم خارج تغییر دهد.
شیخ طوسی (رحمهالله) از بزرگان علمای شیعه در کتاب خلاف میگوید: نزد بیشتر علما و ابیحنیفه و اصحابش و مالک و شافعی، سحر حقیقت دارد و با جادو میتوان کسی را کشت یا مریض کرد یا دستش را فلج نمود یا بین زن و مرد تفرقه انداخت و چه بسا اتفاق میافتد که فردی در عراق شخصی را در خراسان سحر کرده و او را میکشد.
در مقابل، ابوجعفر استرآبادی میگوید: سحر حقیقت ندارد، بلکه آثاری که از آن مشاهده میکنیم صرف تخیل و شعبده و چشمبندی است. مرحوم علامهی مجلسی در توجیه این که اگر سحر واقعیت ندارد پس چرا آثاری از آن را مشاهده میکنیم؛ فرموده است اگر شخص سحر شده بداند که دربارهی او سحر کردهاند، توهم این امر باعث میشود که اثر سحر در او ظاهر شود؛ مثل تلقین به مریض. امّا اگر اصلاً نداند که دربارهی او سحری شده است هیچ اتفاقی برای وی نخواهد افتاد.
البته این توجیه در بعضی موارد سحر درست است ولی در آن مواردی که شخص ساحر اجنّه و شیاطین را برای ضرر زدن به شخص به استخدام درمیآورد توجیهی وجود ندارد.
علمای اسلامی سحر و جادو را به خاطر نیت بدی که در آن است برای ضرر زدن به دیگران مورد استفاده واقع میشود حرام دانسته و حکم شخص ساحر را اعدام میدانند.
چگونه میتوان از سحر و جادو در امان ماند؟
دعا و تضرع به درگاه خداوند و پناه بردن به او از شر مخلوقات بهترین سپر امنیتی در مقابل خدعهی نیتهای شوم بدخواهان است که میتواند حافظ جان و مال آدمی باشد.
نقل است که مردی یهودی رسول خدا (ص) را جادو کرد و آن حضرت بیمار شد، حضرت جبرئیل دو سوره معوذتین را نازل کرد و گفت: مردی یهودی تو را سحر کرده و سحر او در فلان چاه است. رسول خدا (ص) حضرت امیر (ع) را فرستاد آن سحر را آوردند. دستور داد گرههای آن را باز نموده برای هر گره یک آیه بخوانند. حضرت علی (ع) هر گرهی را که باز میکرد یک آیه میخواند، به محض این که گرهها باز شد و این دو سوره تمام شد. رسول خدا (ص) برخاست، گویا پای او را که بسته بودند از هم باز شد.
بنابراین راهکاری بطلان و خلاصی از سحر را در موارد ذیل میتوان نام برد:
1- استعاذه به خداوند و خواندن سورههای فلق و ناس.
2- خواندن و نوشتن آیات 75 تا 82 سورهی یونس.
3- دعا و تضرع به درگاه خداوند
4- درخواست دعا از اولیای الهی
برچسبها: سحرجادواجنهشیاطینشعبدهخبیث