خطبه 93:
« أمّا بعد حَمدِ الله ، و الثَّـناء علیه ، أیُّهَا النَّاسُ ، فَإِنِّى فَقَأتُ عَیْنَ الفِتنَةِ . . . »
اما بعد از حمد و ثناى خداوند ، اى مردم ، من چشم فتنه را در آوردم . . . .
ابن ابى الحدید پس از تأیید اعتبار و ارزش تاریخى این خطبه مى گوید:
على(ع) پس از انقضاء داستان نهروان ، این خطبه را ایراد فرموده; و خطبه داراى فرازهائى بوده که سید رضى آنها را ایراد نکرده است.
آنگاه بذکر فرازهاى ایراد نشده پرداخته; و از آن جمله است:
« فانظروا أهل بیت نبیکم ، فان لبدو فالبدوا ، و اذا استنصروکم فانصروهم ، فلیفرجن الله الفتنة برجل منا أهل البیت.
بأبى إبن خیرة الاماء ، لایعطیهم إلا السیف ، هرجاً هـرجاً موضوعاً على عاتقة ثمانیة أشهر ، حتَّى تقول قریش: لو کان هذا من ولد فاطمة لرحمنا.
یغریه الله ببنى أمیة حتَّى یَجعَلَهُم حُطاماً وَ رُفَاتاً مَلعُونِینَ أَینَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقتِیلاً سُنَّةَ اللهِ فِى الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبل وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدِیلاً »
به اهل بیت پیامبر خود بنگرید; پس اگر آنان بر جاى خود نشستند شما هم بنشینید; و اگر بپا خواستند شما هم به پا خیزید; و اگر از شما یارى طلبیدند آنها را یارى دهید. شکى نیست که خداوند بوسیله مردى از ما خاندان ( پیامبر ) با در هم کوبیدن فتنه ، مردم را از آن برکنار کند ( آنچنانکه پوست حیوان را از گوشت جدا سازند ).
پدرم بفداى پسر بهترین کنیزان که جز شمشیر چیزى بدانها ( فتنه جویان و مفسدان فى الارض ) حوالت ندهد; کشتار و نابودى است که بدان محکوم شوند; هشت ماه شمشیر از دوش ننهد تا آنکه قریش گویند: اگر این شخص ( مهدى ) از فرزندان فاطمه بود بر ما رحم مى کرد.
خداوند او را براى در افتادن با بنى امیه برانگیزد تا آنجا که آنان را تار و مار سازد; ( و چنانکه خداوند در قرآن فرموده است: ) آنها رانده شدگان هستند که هر جا آنان را بیابند محکوم بمرگ نمایند.
این سنت الهى باشد که در حق پیشینیان به اجرا در آمده ، و از این پس هم خلل ناپذیر خواهد بود.
ابن ابى الحدید مى نویسد :
اگر سؤال شود: آن شخصى که به آن وعده داده شده و امام(ع) با جمله « پدرم بفداى پسر بهترین کنیزان » از وى تعبیر نموده کیست؟
گفته مى شود: اما امامیه ، پس به گمان آنها وى امام دوازدهم ایشان است; و وى فرزند کنیزى به نام نرجس مى باشد.
اما اصحاب ما ( اهل تسنن ) ، پس گمان کرده اند او فاطمى است که در آینده از کنیزى متولد خواهد شد ، و در حال حاضر ( عصر ابن ابى الحدید ) موجود نیست.
و اگر گفته شود از بنى امیه چه کسى در آن وقت موجود است تا آن شخص موعود انتقام بنى امیه را از او بگیرد ، در حالیکه ( و ) طبق جمله « فعند ذلک تود قریش بالدنیا و ما فیها لو یروننى مقاما واحدا. و لو قدر جزر جزور » ــ که در متن خطبه است ــ آنان خوش دارند که على(ع) بر آنان حکومت مى کرد؟
مى گوئیم: اما امامیه ، پس قائل به رجعت هستند; و به گمان آنها در آینده به هنگام ظهور امام منتظرشان ، گروهى از افراد بنى امیه و دیگران به دنیا باز خواهند گشت و امام منتظر دست و پاى آنها را قطع ، و دسته اى را میل در چشمانشان فرو برد ، و دسته دیگر را بدار کشد ، و انتقام آل محمد را از دشمنان پیشین و آینده بگیرد.
و اما اصحاب ما ( اهل تسنن ) چنین پندارند که خداوند از این پس در آخرالزمان مردى را از فرزندان فاطمه ، که در حال حاضر موجود نیست ، خلق کند و او زمین را سرشار از عدالت کند همچنانکه از ظلم و ستم سرشار گردیده ; و از ستمگران انتقام گیرد و به سخت ترین شکلى آنان را کیفر دهد ; و او از کنیزى خواهد بود ; و همانطوریکه درین فراز از کلام امیرمؤمنان(ع) و دیگر آثار وارد شده ، نامش همانند رسول الله صلّى الله علیه و آله ، « محمّد » مى باشد ; و هنگامى ظهور کند که ملکى از دودمان بنى امیه بر بیشتر کشورهاى اسلامى حکومت نماید ، و او همان سفیانى موعود در خبر صحیح ، و از اولاد ابوسفیان بن حرب بن امیه خواهد بود که امام فاطمى او و پیروانش از بنى امیه و دیگران را خواهد کشت.
ضمناً در پایان این مقال یاد آور مى شویم: نخستین کسی که از مورخان و نویسندگان اسلامى این خطبه را آورده ، سلیم بن قیس عامرى ( درگذشته 90 هـ ) بوده است.
و بعد از او أبواسحاق ، ابراهیم بن محمد ثقفى کوفى اصفهانى ( در گذشته 283 هـ ) آنرا نقل کرده است.
البته همانطورى که ابن ابى الحدید گفته است ، اصل خطبه بیش از مقدارى است که سید رضى در نهج البلاغه آورده; و نامبردگان ، هر دو آن را با اضافات و اختلاف در بعضى الفاظ و تقدم و تاخر قسمتى از جملات ، در مصادر زیر نقل کرده اند.
نیز شیخ حر عاملى ، در « وسائل الشیعه » ــ قسمتى را که ویژه امام زمان است و ما نقل کردیم ــ و در « اثبات الهداة » ج 5 ، قسمتهاى دیگرى را آورده ; و علامه مجلسى در مجلد هشتم « بحار الانوار » آن را نقل کرده اند.
به نقل از : اصفهان ــ ربیع الثانى 1403 مهدى فقیه ایمانى
برچسبها: مهدی موعودنهج البلاغهخطبه 93