ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: ای موسی! تو به درگاه خدا آبرو داروی و من یکی از مخلوقات خدایم که گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. بقیه در ادامه مطلب
موسی (ع) قبول کرد و از خداوند مهربان خواست : الهی! توبه اش را بپذیر. خطاب رسید: موسی! درخواستت را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است. موسی، ابلیس را دید و و پیشنهاد خدا را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبّر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!! سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه وقت، مواظب من باشد از هلاکت در امان است. 1 - به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم. 2 - به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم! 3 - بترس از این که با زن نامحرم خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم! [ کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان ]
برچسبها: داستانداستانکداستان کوتاهداستان آموزندهشیطانحضرتموسیتوبهآدمخشمجهادزننامحرمخلوت [ جمعه 93/7/4 ] [ 6:0 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 70 بازدید دیروز : 1013 کل بازدید : 1688676 کل یادداشتها ها : 828 |