ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
شهر بی عیب امام باقر(ع) فرمود: یکی از پاد شاهان بنی اسرائیل گفت: شهری می سازم که عاری از هر عیب باشد و همین کار را هم کرد. همه گفتند: واقعاً بی عیب است. اما مردی گفت: اگر امان دهی، عیبش را می گویم. امانش داد و مرد گفت: عیبش این است که صاحبش می میرد و بعد از او، این شهر هم از بین می رود. پادشاه کمی فکر کرد و بعد گفت: چه عیبی بالاتر از این؟ به نظر تو چه کار کنم؟ مرد گفت: شهری بساز که همیشه باقی بماند و نیز تو همیشه در آن جاودان بمانی و پیری به سراغت نیاید و آن بهشت است. (داستانهای ما، آیت الله علی دوانی(ره)، ج (5)
برچسبها: داستانداستانکداستان کوتاهداستان آموزندهپادشاهبنی اسرائیلشهربی عیبامام باقر [ دوشنبه 93/7/7 ] [ 3:17 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 35 بازدید دیروز : 1013 کل بازدید : 1688641 کل یادداشتها ها : 828 |