سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب
لینک دوستان

عوامل اجتماعی

1. وسایل ارتباط جمعی

زمانی که رسانه‌ها موضوع فرار دختران را با ذکر تمام جزئیات منعکس می‌کنند، در واقع افراد را نسبت به وضعیت افرادی که شرایط نامساعد و بغرنج خانه را تحمل نکرده اند، مطلع می‌کنند و باعث می‌شود که آنان نیز همین عمل را در مواجهه با مسائل خانواده تکرار کنند. ضمن آنکه قبح مسئله تا حد بسیاری در اذهان شکسته شده و در شکل یک عمل عادی جلوه می‌نماید. از سوی دیگر برخی از فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی مشوق فرار از خانه است. ترویج روحیه‌ی استقلال‌طلبی غیر منطقی در سنین نوجوانی، عدم رعایت احترام به بزرگترها، حتی نمایش فرار جمعی از جوانان، بدون نمایش صحیح پشیمانی و ندامت آنان در شیوع این پدیده‌ها موثراند.

نقش رسانه‌های جمعی، به‌ویژه ماهواره و اینترنت در رواج بی‌بندوباری اخلاقی، مقابله با هنجارهای اجتماعی، عدم پایبندی مذهبی و بلوغ زود‌رس نوجوانان در مسائل جنسی حائز اهمیت است.

2. شهر نشینی

جاذبه‌ی شهرهای بزرگ، رفاه، تجملات شهری و امکانات مادی، انگیزه‌ی در اختیار داشتن آن‌ها و زندگی در این محیط را مضاعف می‌کند و سیل عظیم جمعیت با هدف یافتن شغل و دستیابی به امکانات فوق مهاجرت می‌نمایند و شهرهای بزرگ را با خرده فرهنگ‌های مختلف در هم می‌آمیزند؛ بدین ترتیب پایبندی به آداب و رسوم کاهش می‌یابد و آزادی عمل فرد نیز بیشتر می‌شود. گاهی همین سراب زندگی مرفه شهری و آزادی عمل، دختران را به سوی شهرها متواری می‌نماید.

3. تغییر ارزش‌ها

جوان امروزی با مشکل بحران هویت روبروست. گاه آنچه که اجتماع به‌طور عملی به او می‌آموزد با ارزش‌های خانوادگی سنخیتی ندارد و همین امر شخصیت او را دچار دوگانگی می‌نماید.دختران امروزی دچار خود درگیری می‌شوند و برای فرار از این حالت به شیوه‌های مختلفی نظیر فرار از خانه متوسل می‌گردند.

4. مشکلات اقتصادی

عوامل اقتصادی درچگونگی زندگی فردی و اجتماعی تاثیرگذار است. فقر و توزیع ناعادلانه ثروت به همراه فقر فرهنگی زمینه‌ساز انواع رفتارهای نابهنجار می‌شود.

امروزه فشار و مشکلات اقتصادی، احتمال دو شغله بودن و اشتغال نان‌آوران خانواده در مشاغل کاذب یا غیرمجاز را افزایش داده است.

همین مسئله منجر به کم توجهی آنان نسبت به نیاز جوانان، رفع مشکلات روحی و روانی و تربیت صحیح و شایسته آنان گردیده است.

5. ضعف نظارت اجتماعی

امروزه میزان نظارت‌های اجتماعی دولتی و مردمی‌، کاهش و آزادی بی قید روابط زنان و مردان را افزایش داده است. امروزه این حد افراطی از آزادی، مقبول بسیاری از خانواده‌ها نیست. به همین دلیل مجبور می‌شوند رفتار و ارتباطات اجتماعی دختران خود را محدود کنند. این محدودیت دختران را با عقده‌های روحی ـ روانی مواجه می‌نماید و احساس خواهند کرد که خانواده آنان را درک نمی‌کند؛ در صورتی که خانواده به دلیل آینده‌نگری و مصلحت‌اندیشی فرزند می‌کوشد دختر را از حیطه‌ی خطردور سازد. برخی از دختران به دلیل حساسیت‌های روحی، دلسوزی والدین را به معنای سلب آزادی تعبیر می‌کنند و در نتیجه به فرار از خانه اقدام می‌کنند.

پیامدهای فرار دختران

هنگامی‌که دختری به طور غیر منطقی فرار می‌کند، خود و خانواده و جامعه را تا شعاعی وسیع به طرق مختلف در معرض آسیب‌ها و خطرات قرار می‌دهد. این پیامدها در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.

1. پیامدهای فردی

فرار، آغاز بی‌خانمانی و بی‌پناهی است و همین امر زمینه‌ی ارتکاب بسیاری از جرایم را فراهم می‌کند. دختران فراری برای امرار معاش به سرقت، تکدی‌گری، توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی و کالاهای غیرمجاز، روسپی‌گری، عضویت در باندهای مخوف و کثیف اغفال و فحشاء اقدام می‌کنند. ارتکاب انواع جرایم و مفاسد اخلاقی موجب می‌شود که دچار انواع بیماری‌ها و اختلالات روحی و روانی شوند و برخی از آنان به دلیل سر‌افکندگی ناشی از تجاوزات، دست به خودکشی می‌زنند.

از دیگر پیامدهای ناگوار فرار دختران، ابتلا به ویروس ایدز می‌باشد. هر قدر مدت زمان فرار طولانی‌تر باشد و با افراد بیشتری تماس داشته باشد، خطر ابتلا به ویروس ایدز افزایش می‌یابد.

2. پیامدهای خانوادگی

فرار دختران بزرگ‌ترین لطمه و ضربه برای حیثیت و شرافت خانوادگی فرد است. این عمل هم نشانه‌ای از ناکارآمدی خانواده در تربیت فرزند است و هم از آنجا که فرجام و سرانجام دختران در اکثر موارد گرفتار‌آمدن در دایره‌ی تنگ باندهای فساد و فحشا و ارتکاب جرائم اخلاقی است، لکه‌ی ‌ننگی ‌برای خانواده محسوب می‌شود و بدین لحاظ است که کمتر خانواده‌ها فرار دختران را گزارش می‌دهند و اغلب پس از بی‌نتیجه ماندن جستجوها و تلاش‌های خانوادگی، فرار دختران با عنوان فقدان دختر یا دزدیده شدن او به مراجع قضایی گزارش می‌شود.

3. پیامدهای اجتماعی

پدیده‌های اجتماعی همچون حلقه‌های زنجیر به هم وابسته‌اند؛ به‌طوری که افزایش نرخ آسیب‌هایی چون طلاق، بیکاری و اعتیاد، به افزایش آسیبی نظیر فرار دختران می‌انجامد و فرار دختران از خانه به افزایش نرخ مفاسد اجتماعی منتهی می‌گردد.

آسیب‌های اجتماعی از جمله فرار، همچون امراض و ویروس‌هایی هستند که موجب ایجاد فضای مسموم در جامعه می‌شوند و می‌توانند ضمن لکه‌دار نمودن عفت عمومی ‌و شکستن حریم‌های اخلاقی، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند.

از دیگر پیامدهای فرار دختران این است که هزینه‌های فراوانی را بر دوش جامعه و دولت می‌گذارد. شناسایی دختران فراری با به‌کارگیری نیروهای چندگانه‌ی امنیتی، بازجویی و مراحل قضایی، ایجاد مراکز مختلف مانند کانون اصلاح و تربیت و مراکز سازماندهی دختران فراری و نیز مسئولیت سازمان بهزیستی، هزینه‌ی هنگفتی را بر جامعه تحمیل می‌نماید.



برچسب‌ها: دخترجنسیعفتفسادفحشافرار از خانهفراری
[ چهارشنبه 89/9/3 ] [ 8:41 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

        انحرافات جنس

در میان غرایز درونی انسان، غریزه‌ی جنسی نمود خاصّی داشته و از آغاز بلوغ خودنمایی می‌کند و اندک اندک حاکم بر همه‌ی خواسته‌های جوان شده و روح و جان او را تسخیر و بر اندیشه و اعمال او سایه می اندازد.

دختر و پسر جوان در خود کمبودی احساس می‌کنند و فکر می‌کنند که آن کمبود با گرمای وجود و محبّت دیگری، جبران و با مهر و عطوفت او به آرامش بدل می‌شود.

بدون تردید باید برای ارضای این غریزه‌ی نیرومند طبیعی، چاره اندیشید و راه درستی انتخاب نمود. جامعه‌ی غرب که نظریه‌ی فروید و راسل و افرادی چون آن‌ها را در آزادی بی قید و شرط شهوت‌رانی پذیرفته است شاهد پی‌آمدهای منفی آن بوده و آمار فاجعه‌های شهوانی در رسانه‌ها و نوع روابط ناهنجار دختران و پسران و مرد و زن و ... شواهد گویای این مطلب است،

دنیای غرب، انسان آزاد و شرافتمند را اسیر و ذلیل لذّت‌جویی‌های زودگذر نموده است. اگر بتوان ادّعا نمود که دست کم در کامیابی‌های جنسی و ارضای کامل شهوات انسانی و به قول فروید برای حل عقده‌های روانی و ایجاد عشق و محبّت موفّق بوده‌اند، باز خوب است؛ امّا در همین یکی نیز با مشکل روبه‌رو هستند.

متفکّر شهید (مرتضی مطهری) در این‌باره می‌گوید:

در مورد غریزه‌ی جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود، «عشق» به مفهوم واقعی را می‌میراند و طبیعت را هرزه و بی‌بندوبار می‌کند. در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوع افزایش می‌یابد.

اینکه راسل می‌گوید: «اگر پخش عکس‌های منافی عفّت مجاز شود پس از مدّتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد.» شاید در باره‌ی یک عکس بالخصوص و یک نوع بی‌عفّتی بالخصوص صادق باشد؛ ولی مطلقاً در مورد همه‌ی بی‌عفّتی‌ها صادق نیست؛ یعنی از یک نوعِ خاصِّ بی‌عفّتی، خستگی پیدا می‌شود. نه بدین معنا که تمایل به عفاف جانشین آن شود؛ بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحی زبانه می‌کشد و نوعی دیگر را تقاضا می‌کند و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست.

خود راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف می‌کند که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن‌چه با ارضا تسکین می‌یابد حرارت جسمی است؛ نه عطش روحی. 2

ویل دورانت در کتاب لذّات فلسفه درباره‌ی پی‌آمدهای آزادی‌های جنسی می‌گوید: «در زیر عوامل سطحی طلاق نفرت از بچه‌داری و میل به تنوّع طلبی نهان است. میل به تنوّع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است؛ ولی امروزه به سبب اصالت فرد در زندگی نو و تعدّد و محرّکات جنسی در شهرها و تجاری شدن لذّت جنسی دو برابر گشته است. 3

ایشان در جای دیگر کتاب خود می‌گوید: «فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادات پیش از ازدواج است». 4

حال باید دید راه‌حل درست برای کنترل غرایز و جلوگیری از ایجاد روابط نامشروع و در عین حال ارضای صحیح غریزه‌ی جنسی چیست؟

استاد شهید مطّهری (ره) در بیان راه‌حل می‌گوید: «به عقیده‌ی ما برای آرامش غریزه‌ دو چیز لازم است: یکی ارضای غریزه در حدّ حاجت طبیعی و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن». 5

درباره‌ی نکته‌ی نخست: اسلام برای ارضای صحیح مسائل جنسی، ازدواج دائم و در صورت مهیّا نبودن شرایط آن، ازدواج مدّت‌دار و موقّت را (با توجّه به ضوابط و شرایط شرعی. 6؛ و رعایت جوانب اخلاقی) توصیه نموده است.

اسلام اصرار فراوانی دارد که محیط خانوادگی آمادگی کامل را برای کامیابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد. زن یا مردی که از این نظر کوتاهی کند مورد نکوهش صریح اسلام قرار گرفته است. اسلام اصرار دارد که محیط اجتماع، محیط کار و فعّالیّت باشد و از هر نوع کامیابی جنسی در آن محیط خودداری شود.

فلسفه‌ی تحریم نظر بازی و تمتّعات جنسی از غیر همسر قانونی و همچنین فلسفه‌ی تحریم حرمت خودآرایی و تبرّج زن برای بیگانه همین است. 7

اگر بتوانیم تصوّر کنیم که اتّحاد روح زن و شوهر و عواطف صمیمانه‌ای که گاهی تا آخرین روزهای پیری که غریزه جنسی فعالیتی ندارد، باقی است، برای زندگی ارزش بیشتر و بالاتری دارد و نیز اگر بتوانیم تصوّر کنیم که لذّت یک مرد از مصاحبت همسر مشروع و وفادارش با لذّتی که از مصاحبت یک زن می‌برد تفاوت دارد، کوچک‌ترین تردیدی در این جهت نخواهیم کرد که به دلیل بهره‌مند شدن از مسرّت و آرامش بیشتر لازم است عواطف جنسی افراد را محدود به همسر قانونی کرده و محیط و کانون خانواده را به این کار، و اجتماع را به کار و فعالیّت اختصاص دهیم. مطلب مهم‌تر جنبه‌های اجتماعی ازدواج است. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی، ایجاد کانونی برای پذیرش نسل آینده است و سعادت نسل‌های آینده به وضع اجتماع خانوادگی بستگی کامل دارد. 8

پس چون انسان زنده است و باید زندگی کند و زندگی انسانی که سرشار از غرایز و عواطف و نیازها است بدون شریک و همسفر امکان ندارد، همسر قانونی و دائمی انسان بهترین همراه و همدل و پشتیبان لحظه‌های تنهایی و برطرف کننده‌ی خستگی‌های روحی است.

حال اگر جوانی موفّق به ازدواج نشده و پاسخ‌گویی به مسائل غریزی از این راه (ازدواج دائم و یا موقت) برایش ممکن نباشد باید عفّت بورزد و با ایمان و اعتقاد، از عفاف و طهارت روح وجسم خویش محافظت کند.

در این‌جا نقش نکته‌ی دومی که شهید مطهری (ره) فرموده بیشتر روشن می‌گردد: «جوان باید خود را از انواع محرّکات و مهیّجات دور نگه دارد. نگاه کردن به صحنه‌های تحریک کننده اعم از فیلم و عکس و غیره، خواندن داستان‌های مهیّج و برخوردهای آزاد و بی‌حدّ و مرز دختر و پسر، همه در لغزش و غوطه‌ور شدن در آلودگی مؤثّر است؛ لذا دختر و پسر جوان و مجرّد باید سعی کند تا حدّ امکان افکار و اندیشه و خود را از این صحنه‌ها دور نگه دارد و از برخوردهای زیاد و مختلط با جنس مخالف، به ویژه در محیط‌هایی که اصول اسلامی رعایت نمی‌شود، پرهیز نموده تا زمینه‌ی گناه فراهم نشده و امکان به وجود آمدن روابط نامشروع پیدا نشود».

 



برچسب‌ها: دخترپسرجنسیانحرافات جنسیغریزهسکسسکسیعفتنا مشروعدوستیلذتشهوت
[ یکشنبه 89/8/30 ] [ 7:39 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........

.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . .
برچسب‌ ها
شعر (51)
مهدی (38)
gif (32)
عکس (32)
جمعه (28)
ظهور (28)
gifs (25)
غزه (25)
شهید (22)
شهدا (21)
هریس (21)
دختر (20)
توبه (17)
نماز (17)
غیبت (17)
گناه (16)
بهشت (15)
قیف (15)
منجی (15)
خدا (14)
شهوت (14)
جنسی (11)
دعا (11)
عراق (11)
زن (11)
دل (10)
حدیث (10)
آقا (9)
وضو (9)
عشق (8)
پسر (8)
قلب (7)
حجت (6)
حرم (6)
جنگ (6)
بیا (5)
سکس (5)
شب (5)
صبح (5)
فرج (5)
مرد (4)
قبر (4)
غم (4)
عمر (4)
عمل (4)
علی (4)
آتش (4)
9 دی (4)
جان (4)
چشم (4)
بغض (3)
پول (3)
اشک (3)
خشم (3)
دوا (3)
ذکر (3)
سنی (3)
سفر (3)
شام (3)
ظهر (3)
عید (3)
غزل (3)
قضا (3)
قم (3)
گل (3)
گرگ (3)
ماه (3)
نفس (3)
یار (3)
کور (2)
مکه (2)
ناب (2)
ناز (2)
مصر (2)
هوس (2)
لذت (2)
لطف (2)
گدا (2)
آرشیو مطالب
امکانات وب

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 560
بازدید دیروز : 80
کل بازدید : 1688153
کل یادداشتها ها : 828