ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
سفیانى و نداى آسمانى
برچسبها: سفیانیندای آسمانیشرابگناهزنازنانفحشافرشتگانجبرئیلمهدیامام زمان [ جمعه 93/5/24 ] [ 9:18 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
عوامل اجتماعی 1. وسایل ارتباط جمعی زمانی که رسانهها موضوع فرار دختران را با ذکر تمام جزئیات منعکس میکنند، در واقع افراد را نسبت به وضعیت افرادی که شرایط نامساعد و بغرنج خانه را تحمل نکرده اند، مطلع میکنند و باعث میشود که آنان نیز همین عمل را در مواجهه با مسائل خانواده تکرار کنند. ضمن آنکه قبح مسئله تا حد بسیاری در اذهان شکسته شده و در شکل یک عمل عادی جلوه مینماید. از سوی دیگر برخی از فیلمها و سریالهای تلویزیونی مشوق فرار از خانه است. ترویج روحیهی استقلالطلبی غیر منطقی در سنین نوجوانی، عدم رعایت احترام به بزرگترها، حتی نمایش فرار جمعی از جوانان، بدون نمایش صحیح پشیمانی و ندامت آنان در شیوع این پدیدهها موثراند. نقش رسانههای جمعی، بهویژه ماهواره و اینترنت در رواج بیبندوباری اخلاقی، مقابله با هنجارهای اجتماعی، عدم پایبندی مذهبی و بلوغ زودرس نوجوانان در مسائل جنسی حائز اهمیت است. 2. شهر نشینی جاذبهی شهرهای بزرگ، رفاه، تجملات شهری و امکانات مادی، انگیزهی در اختیار داشتن آنها و زندگی در این محیط را مضاعف میکند و سیل عظیم جمعیت با هدف یافتن شغل و دستیابی به امکانات فوق مهاجرت مینمایند و شهرهای بزرگ را با خرده فرهنگهای مختلف در هم میآمیزند؛ بدین ترتیب پایبندی به آداب و رسوم کاهش مییابد و آزادی عمل فرد نیز بیشتر میشود. گاهی همین سراب زندگی مرفه شهری و آزادی عمل، دختران را به سوی شهرها متواری مینماید. 3. تغییر ارزشها جوان امروزی با مشکل بحران هویت روبروست. گاه آنچه که اجتماع بهطور عملی به او میآموزد با ارزشهای خانوادگی سنخیتی ندارد و همین امر شخصیت او را دچار دوگانگی مینماید.دختران امروزی دچار خود درگیری میشوند و برای فرار از این حالت به شیوههای مختلفی نظیر فرار از خانه متوسل میگردند. 4. مشکلات اقتصادی عوامل اقتصادی درچگونگی زندگی فردی و اجتماعی تاثیرگذار است. فقر و توزیع ناعادلانه ثروت به همراه فقر فرهنگی زمینهساز انواع رفتارهای نابهنجار میشود. امروزه فشار و مشکلات اقتصادی، احتمال دو شغله بودن و اشتغال نانآوران خانواده در مشاغل کاذب یا غیرمجاز را افزایش داده است. همین مسئله منجر به کم توجهی آنان نسبت به نیاز جوانان، رفع مشکلات روحی و روانی و تربیت صحیح و شایسته آنان گردیده است. 5. ضعف نظارت اجتماعی امروزه میزان نظارتهای اجتماعی دولتی و مردمی، کاهش و آزادی بی قید روابط زنان و مردان را افزایش داده است. امروزه این حد افراطی از آزادی، مقبول بسیاری از خانوادهها نیست. به همین دلیل مجبور میشوند رفتار و ارتباطات اجتماعی دختران خود را محدود کنند. این محدودیت دختران را با عقدههای روحی ـ روانی مواجه مینماید و احساس خواهند کرد که خانواده آنان را درک نمیکند؛ در صورتی که خانواده به دلیل آیندهنگری و مصلحتاندیشی فرزند میکوشد دختر را از حیطهی خطردور سازد. برخی از دختران به دلیل حساسیتهای روحی، دلسوزی والدین را به معنای سلب آزادی تعبیر میکنند و در نتیجه به فرار از خانه اقدام میکنند. پیامدهای فرار دختران هنگامیکه دختری به طور غیر منطقی فرار میکند، خود و خانواده و جامعه را تا شعاعی وسیع به طرق مختلف در معرض آسیبها و خطرات قرار میدهد. این پیامدها در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است. 1. پیامدهای فردی فرار، آغاز بیخانمانی و بیپناهی است و همین امر زمینهی ارتکاب بسیاری از جرایم را فراهم میکند. دختران فراری برای امرار معاش به سرقت، تکدیگری، توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی و کالاهای غیرمجاز، روسپیگری، عضویت در باندهای مخوف و کثیف اغفال و فحشاء اقدام میکنند. ارتکاب انواع جرایم و مفاسد اخلاقی موجب میشود که دچار انواع بیماریها و اختلالات روحی و روانی شوند و برخی از آنان به دلیل سرافکندگی ناشی از تجاوزات، دست به خودکشی میزنند. از دیگر پیامدهای ناگوار فرار دختران، ابتلا به ویروس ایدز میباشد. هر قدر مدت زمان فرار طولانیتر باشد و با افراد بیشتری تماس داشته باشد، خطر ابتلا به ویروس ایدز افزایش مییابد. 2. پیامدهای خانوادگی فرار دختران بزرگترین لطمه و ضربه برای حیثیت و شرافت خانوادگی فرد است. این عمل هم نشانهای از ناکارآمدی خانواده در تربیت فرزند است و هم از آنجا که فرجام و سرانجام دختران در اکثر موارد گرفتارآمدن در دایرهی تنگ باندهای فساد و فحشا و ارتکاب جرائم اخلاقی است، لکهی ننگی برای خانواده محسوب میشود و بدین لحاظ است که کمتر خانوادهها فرار دختران را گزارش میدهند و اغلب پس از بینتیجه ماندن جستجوها و تلاشهای خانوادگی، فرار دختران با عنوان فقدان دختر یا دزدیده شدن او به مراجع قضایی گزارش میشود. 3. پیامدهای اجتماعی پدیدههای اجتماعی همچون حلقههای زنجیر به هم وابستهاند؛ بهطوری که افزایش نرخ آسیبهایی چون طلاق، بیکاری و اعتیاد، به افزایش آسیبی نظیر فرار دختران میانجامد و فرار دختران از خانه به افزایش نرخ مفاسد اجتماعی منتهی میگردد. آسیبهای اجتماعی از جمله فرار، همچون امراض و ویروسهایی هستند که موجب ایجاد فضای مسموم در جامعه میشوند و میتوانند ضمن لکهدار نمودن عفت عمومی و شکستن حریمهای اخلاقی، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند. از دیگر پیامدهای فرار دختران این است که هزینههای فراوانی را بر دوش جامعه و دولت میگذارد. شناسایی دختران فراری با بهکارگیری نیروهای چندگانهی امنیتی، بازجویی و مراحل قضایی، ایجاد مراکز مختلف مانند کانون اصلاح و تربیت و مراکز سازماندهی دختران فراری و نیز مسئولیت سازمان بهزیستی، هزینهی هنگفتی را بر جامعه تحمیل مینماید. برچسبها: دخترجنسیعفتفسادفحشافرار از خانهفراری [ چهارشنبه 89/9/3 ] [ 8:41 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
فرار از خانه امروزه در اکثر کشورهای جهان فرار از خانه به یک معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است. در جامعه ما نیز، مسئلهی فرار دختران یک معضل است. فرار ناگهانی دختران از خانه در جامعهی ما به دلیل وجود معیارها و هنجارهای دینی و خانوادگی، یک نوع آسیب اجتماعی محسوب میشود که باید به دنبال ریشهیابی آن برآییم. و به جای پاک کردن صورت مسئله، به دنبال یافتن راه حلی مفید باشیم. فرار از خانه در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد، غیر قابل تحمل و گاهی تغییرناپذیر است. این عمل معمولا به جای مکانیسم دفاعی برای کاهش ناخوشایندی و دستیابی به خواستههای مورد نظر و عموما آرزوهای دور و دراز انجام میشود. تبیین عوامل فرار از خانه زمینهها و ابعاد مختلفی دارد و عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در شکلگیری آن مؤثر است. الف) عوامل فردی برخی افراد شخصیت ضد اجتماعی دارند. ویژگیهای این نوع شخصیت، بههمریختگی ارتباط میان انسان و جامعه و ارتکاب رفتارهای نا بهنجار است که مورد قبول جامعه نیست؛ ولی نزد عامل آن در اصل و یا در مواقعی خاص، ناپسند شمرده نمیشود. این افراد نسبت به هنجارها و مقررات اجتماعی بیاعتنا بوده و کمتر آنها را رعایت میکنند و در پند گرفتن از تجربیات، بسیار ضعیف بوده و در قضاوتهای خود یکسویهاند. این نوع شخصیتها اغلب از محیط خانه و مدرسه فرار میکنند. خود شیفتگی یکی از عوامل روحی ـ روانی است که موجب بروز رفتارهای ضد اجتماعی میشود. افراد خودشیفته تمایل شدیدی به خود محوری دارند و پیوسته به تمجید و توجه دیگران نیازمندند. این افراد اغلب با رؤیاهایی در مورد موفقیت نامحدود درخشان و قدرت، زیبایی و روابط عشقی آرمانی مشغول هستند. نوجوانان خود شیفته، به علت سرکوب خواستهها و فقدان ارضای تمایلات درونی، از کانون خانواده بیزار شده و به رفتارهای نابهنجار، نظیر فرار از خانه گرایش نشان میدهند. علاقه به جلب توجه دیگران یکی دیگر از این عوامل است. بیان اغراق آمیز، هیجانی، روابط طوفانی بین فردی، نگرش خود مدارانه و تاثیر پذیری از دیگران مشخصه بارز افرادی است که چنین علاقهای دارند. این افراد برای آنکه خود را ثابت کنند، هر تجربهای را انجام دهند حتی اگر برای آنان گران تمام شود و مشکلاتی را ایجاد نماید. از دیگر مشکلات روحی ـ روانی که به رفتارهای ضد اجتماعی میانجامد، ضعف عزت نفس، احساس کمتری، فقدان اعتماد به نفس، اختلال خلقی دوقطبی و... است. چنین افرادی مستعد انجام کارهای نسنجیده، نظیر فرار از خانه میباشند. ب) عوامل خانوادگی خانواده در شکلدهی به زندگی و رفتار فرد تا حد بسیاری مؤثر است. اگر خانواده با مشکلات و آسیبهای عدیدهای مواجه باشد، روند جامعه پذیری اعضای خانواده مختل میشود. برخی روابط خانوادگی که منجر به فرار از خانه میشود از این قرار است. 1. خشونت اِعمال خشونتهای روحی و جسمی اعضای خانواده، عامل بسیار مهمیدر فرار دختران است. بسیاری از دختران قربانی این خشونتها به دلیل ترس از آزاردهندگان و آبروی خویش، جرئت اظهار مشکلاتشان را ندارند؛ لذا از خانه فرار میکنند. 2. تبعیض بسیاری از والدین آگاهانه یا ناآگاهانه با تبعیض بین فرزندان، موجب اختلاف بین آنان و دلسردی آنان از زندگی میشوند. تبعیض در مواجهه با خطاها و اشتباهات فرزندان، موجب سلب اعتماد به نفس و بدبینی فرزندان نسبت به والدین میشود. تبعیض با روحیهی حساس و عزت نفس دختران منافات دارد و لطمات جبرانناپذیری را بر روح و روان آنان وارد میکند. 3. محدودیت مطلق در این نوع شیوهی تربیتی، فرزندان از آزادی و اختیار لازم و متناسب با سن و شرایط خویش محرومند و باید نظر والدین را بدون آگاهی از علت آن انجام دهند و حق اظهار نظر، دخالت یا تصمیمگیری را ندارند. در این خانوادهها به خواستههای مادی و معنوی فرزندان توجهی نمیشود؛ لذا توانایی و مقاومت آنان درهم میشکند و ازهر فرصتی جهت عدم پیروی از هنجارهای خانواده بهره میبرند و در صدد هستند با فرار از خانه،از این محدودیتها رهایی یابند. 4. آزادی مطلق توجه بیش از حد متعارف و در اختیار بودن امکانات فوق حد سنی فرزند ممکن است زمینهی مسائلی چون فرار از خانه را ایجاد نماید. وقتی که تمایلات و خواستههای فرزندان محقق میشود، به محض ایجاد مشکلات و بحرانها و فشارهای زندگی، که در آن امکان تحقق برخی از آرزوها سلب میشود و یا در شرایطی که خواستههای فرزند به افراط میگراید و والدین با آن مخالفت مینمایند، فرزند به دلیل تربیت عاطفی (نه تربیت عقلانی) روحیهی عدم درک منطقی شرایط، ناز پروری و کاهش دامنهی استقامت، عصیان و طغیان نموده و همین امر موجب دوری او از والدین و اعضای خانواده میگردد که در آخر ممکن است زمینهی فرار از خانه را فراهم نماید. این وضعیت در بین طبقات مرفه و غنی جامعه بیشتر مشاهده میشود.
برچسبها: دخترجنسیعاطفهدختران فراریتبعیضوالدینفسادفحشااخلاقی [ چهارشنبه 89/9/3 ] [ 8:40 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 77 بازدید دیروز : 80 کل بازدید : 1687670 کل یادداشتها ها : 828 |