سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب
لینک دوستان

بیان حافظ

معلوم نیست حافظ آیا واقعا شیعه بوده ‏یا سنى، .ولى در اشعار حافظ نیز مى‏بینیم[به این مساله اشاره شده است.]یکى آنجا که مى‏گوید:

کجاست صوفى دجال چشم ملحد شکل بگو بسوز که مهدى دین پناه رسید

و دیگر آن غزل معروفى که چقدر با حال هم گفته است:

مژده اى دل که مسیحا نفسى مى‏آید

که ز انفاس خوشش بوى کسى مى‏آید

از غم و درد مکن ناله و فریاد که دوش

زده‏ام فالى و فریاد رسى مى‏آید

ز آتش وادى ایمن نه منم خرم و بس

موسى اینجا به امید قبسى مى‏آید

کس ندانست که منزلگه مقصود کجاست

اینقدر هست که بانگ جرسى مى‏آید

خبر بلبل این باغ مپرسید که من

ناله‏اى مى‏شنوم کز قفسى مى‏آید

 



برچسب‌ها: حافظامام زمانمهدویت
[ سه شنبه 93/4/24 ] [ 7:0 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

امیر المؤمنین در آن مصاحبه‏اى که با کمیل بن زیاد نخعى کرده است [مطالبى در این باب بیان نموده است]

کمیل مى‏گوید شبى بود،على علیه السلام دست مرا گرفت(ظاهرا در کوفه بوده است)،مرا با خودش برد به صحرا،?فلما اصحر تنفس الصعداء?به صحرا که رسیدیم یک نفس خیلى عمیقى،یک آهى از آن بن دل بر کشید و آنگاه درد دلهایش را شروع کرد،آن تقسیم بندى معروف:?الناس ثلاثة‏? مردم سه دسته هستند:عالم ربانى،متعلمین و مردمان همج رعاع،و بعد شکایت از اینکه کمیل!من آدم لایق پیدا نمى‏کنم که آنچه را مى‏دانم به او بگویم.یک افرادى آدمهاى خوبى هستند ولى احمقند،یک عده‏اى افراد زیرکى هستند ولى دیانت ندارند و دین را وسیله دنیا دارى قرار مى‏دهند.مردم را تقسیم بندى کرد و همه شکایت از تنهایى خود:کمیل!من احساس تنهایى مى‏کنم،من تنهایم،ندارم آدم قابل و لایق که اسرارى را که در دل دارم به او بگویم.در آخر یکمرتبه مى‏گوید:بله،البته زمین هیچ گاه خالى نمى‏ماند:اللهم بلى!لا تخلو الارض من قائم لله بحجة،اما ظاهرا مشهورا،و اما خائفا مغمورا،لئلا تبطل حجج الله و بیناته...یحفظ الله بهم حججه و بیناته،حتى یودعوها نظراء هم و یزرعوها فى قلوب اشباههم . فرمود:بله،در عین حال هیچ وقت زمین از حجت‏ خدا خالى نمى‏ماند،یا حجت ظاهر آشکار و یا حجتى که از چشمها پنها و غایب است.



برچسب‌ها: مهدویتکمیلعلی علیه السلام
[ جمعه 93/4/20 ] [ 3:33 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........

.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . .
برچسب‌ ها
شعر (51)
مهدی (38)
gif (32)
عکس (32)
جمعه (28)
ظهور (28)
gifs (25)
غزه (25)
شهید (22)
شهدا (21)
هریس (21)
دختر (20)
توبه (17)
نماز (17)
غیبت (17)
گناه (16)
بهشت (15)
قیف (15)
منجی (15)
خدا (14)
شهوت (14)
جنسی (11)
دعا (11)
عراق (11)
زن (11)
دل (10)
حدیث (10)
آقا (9)
وضو (9)
عشق (8)
پسر (8)
قلب (7)
حجت (6)
حرم (6)
جنگ (6)
بیا (5)
سکس (5)
شب (5)
صبح (5)
فرج (5)
مرد (4)
قبر (4)
غم (4)
عمر (4)
عمل (4)
علی (4)
آتش (4)
9 دی (4)
جان (4)
چشم (4)
بغض (3)
پول (3)
اشک (3)
خشم (3)
دوا (3)
ذکر (3)
سنی (3)
سفر (3)
شام (3)
ظهر (3)
عید (3)
غزل (3)
قضا (3)
قم (3)
گل (3)
گرگ (3)
ماه (3)
نفس (3)
یار (3)
کور (2)
مکه (2)
ناب (2)
ناز (2)
مصر (2)
هوس (2)
لذت (2)
لطف (2)
گدا (2)
آرشیو مطالب
امکانات وب

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 172
بازدید دیروز : 253
کل بازدید : 1690872
کل یادداشتها ها : 828