ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
لباس نامناسب مردان و زنان از نظر اسلام، نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بیبند وبار، بیحجابی و یا پوشش نامناسب و تحریککننده ، موجبات طغیان و عصیان غریزهی جنسی را فراهم آورده، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای آن را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباعنشدنی در میآورد؛ از اینرو، اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده و در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان تکالیفی معین نموده است. اصل بازشناسی حقوق و احقاق حقوق زنان، بلکه هر انسانی که حقوق او در معرض تضییع قرار دارد، اقدامی است مقدس و شایستهی تحسین؛ لکن بایسته است که در این حرکت، که هدف آن، اجرای عدالت و تأمین حقوق زنان است، ره به افراط پیموده نشود؛ زیرا منادیان دفاع از حقوق زنان در جهان غرب، تحت لوای «تساوی و برابری حقوق زن و مرد» و با تفسیرهای ناصواب از «آزادی زنان» به واقع آنان را بردهی آزادی جعلی خویش نموده، کرامت و شرافت حقیقی زنان را نابود نمودهاند. به تعبیر شهید مطهری(ره)، بزرگترین تیشهای که به ریشهی اخلاق زده شده، به نام آزادی و از راه همین تفسیر غلطی است که از آزادی شده است.»(1) گریز از واقعیت است اگر بپذیریم که جامعهی اسلامی ما، هیچ بهرهای از این سوغات نامبارک غرب نبرده است؛ چرا که نوع پوشش برخی از بانوان، خود گواه این رهاورد نامبارک است. چندی است که در محافل اجتماعی و فرهنگی و گاه سیاسی، مسئله پوشش زنان و تنوع در لباس و رنگ آن، در جایگاه حق طبیعی زنان، خاستگاه تضارب آراء صاحبنظران شده است. همانگونه که پیشتر اشاره شد، منادیان دفاع از حقوق زنان در جهان غرب، الزام و التزام به حفظ حجاب و پوشش بانوان را موجب سلب حق آزادی آنان دانسته و آن را نوعی توهین به حیثیت و شرف انسانی زن به شمار آوردهاند. این عده از آن جهت به اصل آزادی، که تکیهگاه و اساس اصلی حقوق فردی به شمار میرود، تکیه کردهاند که به گمان آنان مسائلی چون حفظ حجاب و پوشش بانوان فاقد جنبهی اجتماعی و تاثیرات مثبت و یا منفی در جامعه است؛ زیرا به عقیدهی آنان، آزادی زنان به طور مطلق (آزادی در نوع پوشش، آزادی در انتخاب رنگ لباس، آزادی در کیفیت معاشرت با مردان و...) به حقوق دیگر افراد جامعه لطمهای وارد نمیکند و همین عدم تنافی میان آزادی زنان و عدم تضییع حقوق دیگران، کافی است تا این عده، حکم به آزادی زنان نموده و هر آنچه را که به زعم آنان محدودکنندهی آزادی زنان است (مانند حجاب) تقبیح کنند. در باور اسلامی، حفظ حجاب از جمله وظایفی است که برعهدهی زنان نهاده شده است و این امر نه تنها منافاتی با اصل آزادی زنان ندارد؛ بلکه موجب کرامت و احترام بیشتر آنان نیز هست؛ چرا که آنان را از تعرض افراد هرزه و فاقد اخلاق، مصون میدارد. در مقابل، پوشش نامناسب زنان علاوه بر سلب آزادی حقیقی زنان و نقض آرامش روانی آنان، موجب فساد محیط اجتماعی و اختلال در آرامش روانی دیگر افراد جامعه میشود. همین امر، فلسفه حرمت خودآرایی و تبرج زن برای مرد بیگانه را روشن میسازد. شهید مطهری (ره) میگوید: «اگر رعایت پارهای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت، روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را برهم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را منافی حیثیت انسانی و اصل آزادی فرد نمیتوان دانست.» (3) اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردن غریزهی شهوانی انسانها اندیشیده و در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان تکالیفی معین نموده است. یک وظیفهی مشترک که هم برای زنان و هم برای مردان مقرر فرموده، مربوط به نگاه کردن است: «قُل لِلمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِن اَبصارِهِم و یَحفَظُوا فُروجَهم ... وَ قُل لِلمُؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن اَبصارِهِنَّ وَ یَحفَظنَ فرُوجَهُنَّ» {نور/30 و 31} خلاصه این دستور آن است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشمچرانی کنند، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم، خاص زنان مقرر فرموده است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوهگری و دلربایی نپردازند و به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانهای کاری نکنند که موجبات تحریک و تهییج مردان بیگانه را فراهم کنند. (4) در فرهنگ اسلامی، لباسی که برای انگشتنما شدن پوشیده شود «لباس شهرت» نامیده میشود و زنان و مردان مسلمان، از پوشیدن لباس شهرت به شدت منع شدهاند. در فروع کافی بابی است به نام «کَراهِیَّةُ الشُّهرَهِ» که ما به ذکر دو حدیث از آن باب اکتفا میکنیم. امام صادق ـ علیهالسلام ـ میفرمایند: «در ذلت و خواری انسان همین بس که لباسی به تن کند یا مرکبی سوار شود که او را مشهور و انگشتنما سازد.» {کافی/6/445} از امام حسین ـ علیهالسلام ـ روایت شده است که: «هرکس لباسی به تن کند که موجب مشهور شدن و انگشتنما شدن او گردد، خدا در قیامت بر او جامهای از آتش میپوشاند.» {کافی/6/445} بدیهی است که استفادهی زنان از لباسهای تنگ با رنگهای روشن و به اصطلاح، شاد (مانند طیفهای خاصی از رنگهای سبز، نارنجی، سفید، زرد و...) موجب تبرج زنان و انگشتنما شدن آنان در محیط جامعه میگردد که این امر به شدت و صراحت، مورد نکوهش اسلام قرار گرفته است؛ البته این سخن بدین معنا نیست که زنان حق استفاده از چنین پوششهایی را هرگز ندارند؛ بلکه استفاده از اینگونه لباسها در محیط خانه و برای همسر و محارم از نظر اسلام هیچگونه منعی ندارد و بلکه در برخی موارد مورد سفارش نیز واقع شده است. توجه به فلسفه و رعایت و حفظ حجاب آن است که از نظر اسلام، حجاب تنها پوشانیدن بدن به استثنای وجه و کفین (صورت و دو دست تا مچ) نیست؛ بلکه عدم تبرج و خودآرایی و خودنمایی زنان برای مردان بیگانه را نیز شامل میشود و روشن است که پوشیدن لباسهای تنگ و کوتاه (به تقلید از غرب) مدهای مختلف با رنگهای به اصطلاح شاد و جذاب در محیط اجتماع، از مصادیق بارز تبرج و خودآرایی و جلوهگری محسوب میشوند. باید توجه داشت که مسئلهی لباس و شکل و نوع آن، امری ساده و سطحی نیست که بشود آن را فقط محصول سلیقهی افراد دانست؛ چرا که تغییر لباس، همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و شایسته است مسئولان فرهنگی کشور، بیش از آنکه همت خویش را به توجه در نوع و رنگ لباس بانوان مصروف دارند، به آسیبشناسی فرهنگ جامعه پرداخته و در مسیر جلوگیری از بیحجابی و بدحجابی و ترویج فرهنگ غربی تلاش کنند. پینوشتها 1. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، قم، انتشارات صدرا، ص 41 2. سخنان خانم فرحناز قندفروش، مشاور استاندار تهران در امور زنان، به نقل از روزنامه کارگزاران، 24/10/85، شماره 208، ص 17 3. مسئله حجاب، تهران، نشریه انجمن اسلامی پزشکان، 1357، ص 85 40 همان، ص 71
برچسبها: جنسیشهوتلباسمردزنشهرتحجابآزادی [ دوشنبه 89/9/1 ] [ 9:44 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 312 بازدید دیروز : 264 کل بازدید : 1689182 کل یادداشتها ها : 828 |