ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم نه این که به هر قیمتی زندگی کنیم . زندگی ما حکایت یخ فروشی است که ازاو پرسیدند : فروختی ؟ گفت : نه ولی تمام شد ! [از فرمایشات آیت ا... بهجت - ره -نشریه موعظه خوبان]
برچسبها: زندگیقیمتیخ فروشحکایتجملات کوتاهآموزندهآیت الله بهجت [ چهارشنبه 93/12/27 ] [ 6:26 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
مگر معراج نمی خواهید؟ مگر نمی خواهید بالا بروید؟ پس نماز کامل بخوانید. محک ، نمــــاز است سر نماز اول وقت حاضر شو ، شاید آخرین دیدارت با خدا باشد در زمین ... آیت الله بهجت برچسبها: نمازآیت الله بهجتآموزندهاول وقتجملات کوتاهمحکجملات نابجملات زیبا [ دوشنبه 93/7/7 ] [ 4:44 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی. *اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! *دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی! *و سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است. و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.
برچسبها: آموزندهجملات کوتاهپندلقمانغذابستررختخوابکاخخانهبهترینپندهای کوتاهجملات نابجملات زیبا [ یکشنبه 93/7/6 ] [ 3:57 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
دنیای سر شار از عدالت و پاکی و معرفت و محبت دنیای دوران امام زمان است. که زندگی بشر هم از آنجا به بعد است زندگی حقیقی انسان در این عالم مربوط به دوران بعد از ظهور امام زمان است. که خدا می داند بشر در آنجا به چه عظمت هایی نایل خواهد شد. حضرت امام خامنه ای "مد ظله العالی "خطبه های نماز جمعه تهران 26/01/1379
برچسبها: امام زمانعدالتمعرفتمحبتزندگی حقیقیجملات کوتاهآموزندهظهوربشر [ شنبه 93/7/5 ] [ 6:1 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
حقوق مؤمن بر مؤمن در احوالات عالم ربانی ملاّاحمد مقدس اردبیلی(ره) آمده است " دریکی از سفرهایی که با گروهی به سمت عتبات می رفتند ، یکی از زوّار که او را نمی شناخت به او گفت: جامه های مرا ببر نزدیک آب و بشوی و چرک آنها را بگیر، ملا احمد قبول کرد و جامه های آن مرد را بُرد و شست و آورد تا به او بدهد. در این هنگام آن مرد او را شناخت و خجالت کشید، دیگران هم او را توبیخ کردند. مقدس اردبیلی فرمود: چرا او را ملامت می کنید؟ مطلبی نشده است. حقوق برادران مومن بر یکدیگر بیش از اینهاست». (سیمای فرزانگان ، ص295)-نشریه موعظه خوبان برچسبها: لباسداستان کوتاهداستانداستانکآموزندهملاّاحمد مقدس اردبیلی(ره)عتباتزائر [ جمعه 93/7/4 ] [ 5:0 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری از بیماری زخم معده رنج می بردند که احتیاج به عمل جراحی داشت، از طرفی ایشان سالخورده و از لحاظ جسمی ناتوان بودند و تحمّل جراحی بدون بی هوشی نیز امکان پذیر نبود. پیش از آن که عمل جراحی آغاز شود، ایشان اجازه بی هوش کردن را به پزشکان معالج ندادند [ چون به نظر ایشان در صورت بی هوشی، تقلید مقلدینشان دچار اشکال می شد] از این رو به پزشک فرمودند: « هرگاه من مشغول قرائت سوره ی مبارکه ی انعام شدم ، شما مشغول عمل شوید من توجه ام به قرآن است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی آید. [ایشان آن چنان به قرآن توجه پیدا می کردند که احساس درد نمی کردند.] همان طور هم شد و با تمام شدن عمل جراحی، قرائت سوره مبارکه انعام نیز به پایان رسید! ( مردان علم درمیدان عمل ج 4 ص 188ــ 189)- نشریه موعظه خوبان برچسبها: داستانداستان کوتاهداستانکداستان آموزندهآموزندهآیت الله سید احمد خوانساریفرآنقرائت سوره انعامعمل جراحی [ پنج شنبه 93/7/3 ] [ 4:26 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
من یاغی نیستم! روزی مرحوم آخوند کاشی (رحمة الله علیه) مشغول وضو گرفتن بود که شخصی با عجله آمد، وضو گرفت، به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد. با توجّه با این که مرحوم آخوند خیلی خوب وضو میگرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را به جا میآورد؛ تا وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود. به هنگام خروج با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: چه کار میکردی؟ گفت: هیچ ، فرمود: تو هیچ کار نمیکردی؟ گفت: نه ! میدانست که اگر بگوید نماز میخواندم، کار بیخ پیدا میکند. آقا فرمود: مگر تو نماز نمیخواندی؟گفت: نه! آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز میخواندی! گفت: نه آقا اشتباه دیدی. سؤال کردند: پس چه کار میکردی؟ گفت: فقط آمده بودم بگویم من یاغی نیستم، همین؛! این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله علیه) خیلی تأثیر گذاشت. تا مدّت ها هر وقت از احوال آخوند میپرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود: من یاغی نیستم! ( منبع : حدیث دل سپردن، ص168)
برچسبها: داستانداستان کوتاهداستانکآموزندهآخوند کاشیوضونمازیاغی [ پنج شنبه 93/7/3 ] [ 3:51 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 131 بازدید دیروز : 80 کل بازدید : 1687724 کل یادداشتها ها : 828 |