|
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی 
| ||||
|
آخرین مطالب |
حالم دوباره گرفتار تنگی است آقا افسوس حالت اخلاص رنگی است آقا بر لب ندای مهدی زهرا بیا داریم پیمانه خالی و شرم از دو رنگی است آقا جانا دوباره بیعت بشکسته ام بپذیر سجاده ها غباری و دوران لنگی است آقا مولا به جبر هم که شده راهمان بنما چون پا برهنه و این راه سنگی است آقا شعر از : جواد تاجری برچسب‌ها: امام زمانمتن ادبیشعرمولاآقاشرمدلتنگیاخلاصدو رنگیمهدی زهرا [ شنبه 94/7/11 ] [ 6:9 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
...ما را از شیعیاندور نگه نمی دارد مگر اعمال بد آنان که به ما میرسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است. بحار الانوار جلد53 صفحه 177
برچسب‌ها: قیفتصاویر متحرکعکس متحرکتصویر متحرکقیفgifgifsجملات نابنابامام زماندوریاعمال بدعکس متحرکتصاویر متحرک [ جمعه 94/5/23 ] [ 7:18 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ جمعه 94/4/5 ] [ 10:13 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگى است. …انتظار فرج یعنى کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى کهامام زمان (علیه الصلاة والسلام) براى آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن.
برچسب‌ها: امام زمانانتظار فرجانتظارمقام معظم رهبریتصویر متحرکعکس متحرکتصاویر متحرکgifgifsحرکت [ پنج شنبه 94/4/4 ] [ 6:38 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
آدم نباید قرارهاش یادش بره مثلا اینکه همه یه روزی باید با حضرت عزرائیل ملاقات کنند پس یه قراری با اون دارن یا اینکه معلومه که همه می میرن پس باید برن تو قبر پس یه قراری هم با یه قبر داریم . یا بعضی قرارهای دیگه مثلا قرارمون با خدا که اونو تو چه حالی ملاقات می کنیم ... که اگه مومن باشیم پاداشش رضوان خداست و اگه معصیت کار باشیم جهنم . قرارمون با امام زمانمون قرارمون با نکیر و منکر و... بعضی وقتا شیطان این قرارها رو از یادمون می بره . ولی خوب بالاخره که یادمون می افته . اون موقع باید بگیم ( استغفر الله ربی و اتوب الیه ) که خودش گفته قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله |
درباره وبلاگ  ((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . . آمار واطلاعات
بازدید امروز : 149 بازدید دیروز : 253 کل بازدید : 1690849 کل یادداشتها ها : 828 | ||
