ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
اظهار میکنند که هر چه دارند از کراماتی ست که بدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده :«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم . خیلی مقید بودیم که ، در جشن ها و ایام سرور ، مجالس جشن بگیریم ، و ایام سوگواری را هم ، سوگواری می گرفتیم ، یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اول شب نماز مغرب و عشا می خواندیم و یک شربتی می خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می دادیم . یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی ، که نجف آبادی بود ، معدن ذوق بود . او که ، می آمد من به الکفایه ، قطعا به وجود می آمد جلسه دست او قرار می گرفت . بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب... [ شنبه 93/7/26 ] [ 7:41 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
چه صاف و ساده شروع شد چه عاشقونه و زیبا حکایت دو تا عاشق حکایت دو تا دریا میباره نقره ستاره از آسمون شبستون فرشته ریسه میبنده تو کوچه و تو خیابون زلال آینه نوره نگین آیه نوره همون که مهریه اش آبه همون که سنگ صبوره برکت این زندگی تا ابد موندگاره آیه به آیه محبت تو سفره میباره آسمون خونه امشب عجب نوری داره بارون بارون ستاره دامن خورشید و ماه رو گرفته فرشته دست خدا این دو یارو برای هم نوشته ساقی و کوثر که باشن همونجا بهشته این بهترین سرنوشته سبوی سبز جهازش پر شراب طهورا بلور شاخه نباتش هزارتا شاخه طوبی شب کرامت ماهه شب سخاوت خورشید عروس خونه ی مولا لباس عروسشو بخشید برکت این زندگی تا ابد موندگاره آیه به آیه محبت تو سفره میباره آسمون خونه امشب عجب نوری داره بارون بارون ستاره دامن خورشید و ماه رو گرفته فرشته دست خدا این دو یارو برای هم نوشته ساقی و کوثر که باشن همونجا بهشته این بهترین سرنوشته منبع : حامیان حامد زمانی برچسبها: ازدواجحضرت علیحضرت فاطمهصف وسادهعاشقونهزیباستارهآینهمهربونمحبتخورشیدماهبهشتساقیکوثر [ پنج شنبه 93/7/3 ] [ 11:13 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
........
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 717 بازدید دیروز : 80 کل بازدید : 1688310 کل یادداشتها ها : 828 |