ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت، یک مورد تحقیقاتی به یاد ماندنی اتفاق افتاد : شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید. او اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابون متوجه شده بود که آن قوطی خالی است. بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب... [ چهارشنبه 93/6/26 ] [ 3:31 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
پیررمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . بقیه در ادامه مطلب [ چهارشنبه 93/6/26 ] [ 2:39 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه ، که آبی توش نبود افتاد. کشاورز هر چه تلاش و کوشش کرد نتوانست الاغ را از درون چاه ، بیرون بیاورد. پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند .. بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب... [ چهارشنبه 93/6/26 ] [ 2:27 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
کشاورزی چینی اسب پیری داشت که از آن در کشت و کار مزرعه اش استفاده می کرد. همسایه ها در خانه او جمع شدند و بخاطر بد شانسی اش به همدردی با او پرداختند. بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب... [ چهارشنبه 93/6/26 ] [ 7:0 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند . یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمی دانست . بقیه در ادامه مطلب [ سه شنبه 93/6/25 ] [ 6:18 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
شب بود و محمد باقر که طلبه جوانی بود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق شد و در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد و حرفی نزند .دختر گفت: شام چی داری ؟؟ بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب... [ سه شنبه 93/6/25 ] [ 3:37 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 7 بازدید دیروز : 87 کل بازدید : 1707771 کل یادداشتها ها : 828 |