ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
امیر شهر مدائن بود. روزی مردی از اهل شام که کاه با خود حمل می کرد، به مدائن رسید. نگاه خسته اش را به این سو و آن سو گرداند تا شاید کسی را بیابد که بار کاه را بردارد. وقتی او را دید، صدا زد و گفت: های! این بار را بردار! سلمان فارسی دسته کاه را بلند کرد و بر سر گذاشت و به سوی خانه مرد به راه افتاد.در بین راه، مردم، سلمان را دیدند که برای آن مرد کاه حمل می کند. کسی از میان مردم با تعجب و سرزنش به آن مرد گفت: هیچ می دانی این که بار تو را بر دوش دارد سلمان است؟!رنگ از روی مرد پرید، بی درنگ جستی زد تا بار را از سلمان بگیرد و در همان حال از امیر عذر خواست و گفت: ای مهربان، به خدا من تو را نشناختم، چرا چنین کردی؟ و بار را در چنگ گرفت، اما سلمان بار را از بالای سر پایین نگذاشت و گفت: تا کاه ها را به خانه ات نرسانم، آن را بر زمین نخواهم گذاشت. آنگاه فرمود: « در این حمل بار سه ویژگی وجود دارد و به همین سبب من این بار را برایت حمل کردم. نخست اینکه کبر را از من دور میکند دوم اینکه یکی از مسلمانان را در مورد حاجتی که داشته یاری کردهام و سوم اینکه اگر من این بار را برایت نمیآوردم، ممکن بود فرد دیگری که از من ضعیفتر است، ناگزیر شود این بار را حمل کند». [ به نقل از قصص الاخلاق] برچسبها: امیر مدائنسلمان فارسیکاهکبریاری مسلمان [ یکشنبه 93/11/19 ] [ 4:26 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
داغی صحرای محشر
[ آشنایی با اسوه ها، سلمان فارسی، ص 125؛ به نقل از پند تاریخ، ج 1، ص 190 ]-نشریه شماه 60موعظه خوبان برچسبها: داستانداستانکداستان کوتاهداستان زیباداستان آموزندهابوذر غفاریسلمان فارسیآتشداغیمحشر [ یکشنبه 93/9/16 ] [ 11:53 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
اوستآنکه برانگیختدر بین درس نخواندهها رسولى را از خودشان که آیات خدا را بر آنان مىخواند و آنان را پاک مىسازد و کتاب و حکمتشان مىآموزد اگر چه قبلا در گمراهى آشکارى بودند و افراد دیگرى از ایشان که به آنان نپیوستهاند و اوستخداى عزیز و حکیم.
مسلم، در صحیح خود از ابوهریره روایت کرده که گفت: «ما حضور پیامبر، صلىاللهعلیهوآله، بودیم که سوره مبارکه جمعه نازل شد و حضرت آن را تلاوت فرمود تا رسید به آیه «و آخرین منهم لما یلحقوابهم» مردى از او سؤال کرد، یا رسولالله! اینان چه کسانى هستند که هنوز به ما نپیوستهاند؟ حضرت پاسخ نفرمود: ابوهریره گفت: سلمان فارسى نیز در بین ما بود پیامبر، صلىاللهعلیهوآله، دست مبارکشان را بر سر سلمان نهاد و فرمود: به خدایى که جانم در دست قدرت اوست اگر ایمان بستگى به کهکشانها داشته باشد مردانى از اینها (طرفداران سلمان) به آن دستخواهند یافت».
در تفسیر على بن ابراهیم، ذیل آیه «و آخرین منهم لما یلحقوا بهم» آمده است که: «و افراد دیگرى که به آنها نپیوستهاند» یعنى کسانى که بعد از آنان اسلام آوردهاند. و صاحب «مجمعالبیان» آورده است: آنان همه افراد بعد از اصحاب هستند تا روز قیامت، سپس گفته است که آنان عجمها و کسانى که به لغت عربى حرف نمىزنند مىباشند چون پیامبر، صلىاللهعلیهوآله، به سوى هرکسى که وى را مشاهده کرده و کسانى که بعدا مىآیند، اعم از عرب و عجم برانگیخته و مبعوث شده استبه نقل از سعید بن جبیر و نیز امام باقر، علیهالسلام.
مطلق بودن کلمه «و آخرین منهم» اقتضا دارد که شامل همه طبقات و نسبهاى بعدى از زمان پیامبر، صلىاللهعلیهوآله، از عرب و غیرعرب شود، اما با مقایسه کلمه «امیین» و «آخرین» بهتر است که بگوییم مراد از «امیین» اعراب و از «آخرین» افرادى از غیرعرب که اسلام مىآورند مىباشد، چنانکه بعضى روایات اهلبیت، علیهمالسلام، گویاى این مطلب است و صاحب «کشاف» نیز همین مبنا را پذیرفته است.
بنابراین، پیامبر، صلىاللهعلیهوآله، که آیه شریف را به «فرس» تفسیر نموده است، در حقیقت منطبق بر مصداق مهمى براى کلمه «آخرین» و یا مهمترین مصداق، از بین مصادیق آن مىباشد، گرچه صرف تطبیق، باعث فضل و برترى بیشتر نمىگردد، اما چون پیامبر، صلىاللهعلیهوآله، آنان را ستوده به اینکه آنان به ایمان و علم و یا اسلام هر چند دور و مشکل باشند نائل خواهند شد و از طرفى رسول خدا، صلىاللهعلیهوآله، در تفسیر هر دو آیه عمدا، عین گفته خود را تکرار مىکنند و زدن آن حضرت بر شانه سلمان فارسى، دلیل روشنى بر این مدعى است برچسبها: نقش ایرانیانظهورقرآنامام زمانغیبتایرانسلمان فارسیپیامبر [ یکشنبه 93/4/22 ] [ 12:18 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
........
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 154 بازدید دیروز : 253 کل بازدید : 1690854 کل یادداشتها ها : 828 |