|
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی 
| ||||
|
آخرین مطالب |
آقا بیا! در دست ها باز آسمان روئیده است گلواژه سبز دعا تا کهکشان روئیده است عطر خیال آبیت در ذهن ها جاری شده تصویر شوق دیدنت در چشم مان روئیده است با تابش پنهانیت در وسعت آئینه ها آن سوی باور تا خدا رنگین کمان روئیده است پژواک نام گرم تو پاییز را تبخیر کرد بر روی لب ها نام سبزت جاودان روئیده است در ذهن انگشتان من بوی حضورت می وزد احساس درکت خوب من! تا بیکران روئیده است از چهره آئینه ها پاییز پیری می چکد اما ز میلاد جهان عشقت جوان روئیده است یکباره خیست می شوم ای آبشار عاطفه ! حتی غزل با نام تو سبز و روان روئیده است
برچسب‌ها: آقا بیادعاشوق دیداررنگین کمان [ چهارشنبه 93/5/15 ] [ 5:36 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
چه شب ها که زهرا دعا کرده تا ما غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما که دنیا به خسران عقبی نیارزد و این زندگانی فانی جوانی ، خوشی های امروز اینجا به افسوس بسیار فردا نیارزد
برچسب‌ها: شیعهزهرامولاغلامیدل دلاولاد زهرافانیجوانی6خوشیافسوس [ چهارشنبه 93/5/15 ] [ 5:12 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ سه شنبه 93/5/14 ] [ 6:0 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
برچسب‌ها: بهارصبحامیدشبیاسرویاقفلماهمی رقصدشاه کلید [ سه شنبه 93/5/14 ] [ 5:56 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
برچسب‌ها: شبآینهجوانبلورزیبانجیبترانه [ سه شنبه 93/5/14 ] [ 5:51 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست (غزلی از مقام معظم رهبری) برچسب‌ها: نامهخدا کندحالخال سیاهچشم نگاریارتحبس الدعامریض عشقطبیبدوا [ سه شنبه 93/5/7 ] [ 8:41 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ دوشنبه 93/5/6 ] [ 7:39 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ دوشنبه 93/5/6 ] [ 7:35 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ شنبه 93/5/4 ] [ 2:7 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
دعا پشت دعا برای آمدنت گناه پشت گناه دلیل نیامدنت دل درگیر میان این دو انتخاب ؛ کدام آخر ؟ آمدنت یا نیامدنت ؟؟؟!!!
[ شنبه 93/5/4 ] [ 1:29 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
|
درباره وبلاگ  ((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . . آمار واطلاعات
بازدید امروز : 37 بازدید دیروز : 87 کل بازدید : 1707801 کل یادداشتها ها : 828 | ||
