ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی | ||||
آخرین مطالب |
[ دوشنبه 93/7/14 ] [ 9:56 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ دوشنبه 93/7/14 ] [ 6:16 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ دوشنبه 93/7/14 ] [ 6:0 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ دوشنبه 93/7/14 ] [ 7:0 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
[ شنبه 93/7/12 ] [ 6:21 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
از راه هر زمان که رسیدی به من برس حالا که قرعه ی نرسیدن به من رسید این اشکهای ریخته ارزان تمام شد. پروانه سوخت تا که چکیدن به من رسید در عشق سرزنش به زلیخا مقام داشت خیری از این کنایه شنیدن به من رسید تسبیح تو اگرچه به خوبان رسیده است شب تا به صبح زوزه کشیدن به من رسید علی اکبر لطیفیان باب دل ( مجموعه اشعار مهدوی ) برچسبها: عشقشعرزلیخاشعر زیبااما زمانپروانهقرعهنرسیدهتسبیح [ دوشنبه 93/7/7 ] [ 9:8 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ دوشنبه 93/7/7 ] [ 8:56 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
[ یکشنبه 93/7/6 ] [ 6:0 صبح ] [ محمد جواد محمدی ]
[ دوشنبه 93/6/24 ] [ 6:0 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
غزل از مولانا فیض کاشانى
ألا یا أیّها المهدى، مدامَ الوصل ناوِلها
که در دوران هجرانت بسى افتاد مشکلها
صبا از نکهت کویت نسیمى سوى ما آورد
زسوز شعله ى شوقت چه تاب افتاد در دلها
چو نور مهر تو تابید بر دلهاى مشتاقان
زخود آهنگ حق کردند و بر بستند محملها
دل بى بهره از مِهرت، حقیقت را کجا یابد
حق از آیینه ى رویت، تجلّى کرد بر دلها
به کوى خود نشانى ده که شوق تو محبّان را
زتقوا داد زاد ره، زطاعت بست محملها
به حق سجاده تزیین کن، مَهِلْ محراب و منبر را
که دیوان فلک صورت، از آن سازند محفلها
شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین هایل
زغرقاب فراق خود رهى بنما به ساحلها
اگر دانستمى کویت، به سر مىآمدم سویت
خوشا گر بودمى آگه، زراه و رسم منزلها
چو بینى حجت حق را، به پایش جان فشاناى فیض
متى ما تَلق مَن تَهوى، دَعِ الدّنیا و أهمِلها برچسبها: غزلفیض کاشانیشعرامام زمانانتظار [ شنبه 93/4/7 ] [ 5:54 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
|
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 41 بازدید دیروز : 49 کل بازدید : 1714730 کل یادداشتها ها : 828 |